به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

دیگران جانند و جانان شمس دین

این و آن چون بنده ، سلطان شمس دین

هفت هیکل آیتی در شأن اوست

خوش بخوان قرآن و می دان شمس دین

دل بود گنجینهٔ گنج اله

نقد گنج کنج ویران شمس دین

بدر دین از شمس دین روشن شده

نور بخش ماه تابان شمس دین

خوش خراباتی و مستان در حضور

ساقی سرمست رندان شمس دین

چار یارانند امام انس و جان

رهنمای چار یاران شمس دین

علم ما علم بدیعی دیگر است

از معانی و بیان شمس دین

چشم عالم روشن است از نور او

دیده ام روشن به نور شمس دین

شمس دین از نعمت الله می طلب

زان که او دارد نشان شمس دین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

نور چشم مردمست از دیدهٔ عالم نهان

غیر عین او که بیند نور او در انس و جان

گر شود روشن به نور روی او چشم و دلت

نور روی او به عین روی او بینی عیان

در مظاهر مظهری ظاهر شده در چشم ما

دیده بگشا تا ببینی نور او در عین آن

حرف حرف یرلغ عالم چو می خوانم بذوق

در همه منشور می یابم به نام او نشان

یک سر مو در میان ما نمی گنجد حجاب

خوش میانی در کنار و خوش کناری در میان

صدهزار آئینه دارد درنظر آن یار من

لاجرم هر آینه او را نماید آن چنان

خوانده ام علم بدیع عارفان از لوح دل

باز اسرار معانی می کنم با تو بیان

در خرابات فنا جام بقا نوشیده ام

فارغ خوش فارغم خوش فارغ از هر دو جهان

نعمت الله از رسول الله مانده یادگار

کس ندیده سیدی چون سید صاحبقران

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

چیست عالم سایه بان شمس دین

این و آن باشد از آن شمس دین

شمس دین را دوست می دارم بجان

می خورم سوگند جان شمس دین

عارفانه با تو می گویم سخن

این معانی از بیان شمس دین

نور دین از شمس دین روشن شده

دادمت اینک نشان شمس دین

مجلس عشقست و ما مست و خراب

باده نوشان عاشقان شمس دین

گر به بیت الله عزیمت می کنی

راهرو با رهروان شمس دین

نعمت الله سید جانان بود

گر چه هست از بندگان شمس دین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

بر در می فروش خوش بنشین

جام می را بنوش خوش بنشین

پرده را ز خویشتن مدران

سِر خود را بپوش خوش بنشین

این نصیحت نکوست یادش دار

حلقه ای کن به گوش خوش بنشین

درد اگر هست خوش خوشی می جوش

ور تو صافی مجوش خوش بنشین

از سر کاینات خوش برخیز

تا بیائی به هوش خوش بنشین

در سمرقند اگر نیابی یار

خوش برو تا بلوش خوش بنشین

در خرابات نعمت الله را

گر بیابی به گوش خوش بنشین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

کرمی کن بیا و خوش بنشین

یک نفس نزد همدمی بنشین

رند مست خوشی به دست آور

جام می نوش با جمی بنشین

در خرابات عشق مستانه

شاد برخیز و بی غمی بنشین

ذوق از زاهدان نخواهی یافت

با چنین طایفه کمی بنشین

با دل ریش پیش درویشی

به تمنای مرهمی بنشین

حاصل عمر ما دمی باشد

دم به دم در بیا دمی بنشین

نعمت الله اگر کسی جوید

پیش رند مکرمی بنشین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

خوش بیا با ما درین دریا نشین

آبرو می بایدت با ما نشین

مجلس عشق است و ما مست و خراب

عاشقانه خوش بیا اینجا نشین

خانهٔ دل خلوت خالی اوست

جاودان در جنت المأوی نشین

از بلا چون کار ما بالا گرفت

گر بلائی یافتی بالا نشین

این و آن بگذار برخیز از همه

همچو ما با یار بی همتا نشین

جمله اشیا مصحف آیات اوست

شرح اسما خوان و با اسما نشین

در خرابات مغان سید بجو

سر بنه در پای خم از پا نشین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

ذوق ما داری بیا با ما نشین

عاشقانه خوش درین دریا نشین

چست برخیز از سر هر دو جهان

بر در یکتای بی همتا نشین

چشم ما روشن به نور روی اوست

خوش بیا بر دیدهٔ بینا نشین

سر بنه در پای خم رندانه وار

در خرابات فنا بالا نشین

گرد نقطه مدتی کردی طواف

دایره گر شد تمام از پانشین

گر نیابی همدمی و محرمی

همنشین خود شود تنها نشین

مجلس عشق است و ما مست و خراب

نعمت الله بایدت با ما نشین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

آب می جوئی بیا با ما نشین

تشنه ای با ما درین دریا نشین

خیز دستی برفشان پائی بکوب

آنگهی مستانه خوش اینجا نشین

چون در آمد عشق عقل از جا برفت

پست شد آن خواجهٔ بالا نشین

خط موهوم است عالم طرح کن

بر سریر سر او ادنی نشین

بحری ای باید درین دریای ما

خود کی آید سوی ما صحرانشین

عقل را از در بران گر عاشقی

پیش آن معشوق بی همتا نشنین

نعمت الله را ببین در عین ما

عارفانه خوش بیا با ما نشین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

هرچه بینی به نور او می بین

بلکه او را به او نکو می بین

نظری کن در آینه بنگر

خود و معشوق روبرو می بین

زلف محبوب را به دست آور

زلف بگشا و مو به مو می بین

خوش درین بحر ما در آ با ما

آب می جو و سو به سو می بین

یکی اندر یکی ، یکی باشد

گرتو احول شدی به دو می بین

در خرابات عشق مستانه

جام می نوش و هم سبو می بین

غیر او نیست سید و بنده

سید و بنده را به او می بین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

آن چنان حضرتی چنین می بین

چشم بگشا همان همین می بین

جام و می را به همدگر دریاب

نظری کن به آن و این می بین

ذره و آفتاب در نظر است

تیز می بین و خرده بین می بین

جام گیتی نما به دست آور

روبرو یار همنشین می بین

حسن او را نگر به دیدهٔ او

نور آن روی نازنین می بین

نور چشم است و دیدهٔ روشن از او

دیده و نور را قرین می بین

نعمت الله امین حضرت اوست

آن امانت نگر امین می بین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4563863
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث