به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

باده می نوش و جام را می بین

خلق را مظهر خدا می بین

قدمی نه به خلوت درویش

پادشه همدم گدا می بین

ای که گوئی کجا توانم دید

دیده بگشا و هر کجا می بین

نور چشمست و در نظر پیداست

نظری کن به چشم ما می بین

نالهٔ زار مبتلا بشنو

حال مسکین مبتلا می بین

دُرد دردش مدام می نوشم

همدم ما شو و دوا می بین

نعمت الله را به دست آور

سید و بنده را بیا می بین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

بندگانه گفتم ای سلطان گدای خود ببین

گفت ای درویش ما تو پادشاهی خود ببین

سر بنه بر درگه ما سر از آنجا برمدار

بر در خلوتسرای ما سرای خود ببین

دردمندانه بیا درمان خود از ما طلب

دُرد درد ما بنوش آنگه دوای خود ببین

گوشهٔ میخانهٔ ما جنت المأوی بود

در چنین خوش خانه ای بخرام و جای خود ببین

نیک و بد گر می کنی یابی سزای خویشتن

نیک نیک اندیشه کن از خود سزای خود ببین

پا ز ره بیرون نهادی سنگ بر پایت زدند

بعد از این گر رهروی در پیش پای خود ببین

عاشقانه خوش در آ در بحر بی پایان ما

نعمت الله را بجوی و آشنای خود ببین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

جامیم و شراب این عجب بین

مستیم و خراب این عجب بین

این طرفه که هم مئیم و هم جام

هم آب و حباب این عجب بین

در صورت موج و جو و دریا

مائیم حجاب این عجب بین

ما تشنه لبیم و آب جوئیم

با چشم پر آب این عجب بین

ما نقش خیال خوش بینیم

رفتیم به خواب این عجب بین

جان است نقاب روی جانان

بردار نقاب این عجب بین

دیدیم وجود نعمت الله

چون جام شراب این عجب بین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

با تو گویم روی بی چون چو ببین

نور روی او به نور او ببین

روشنست آئینهٔ گیتی نما

در صفای روی او آن رو ببین

می نماید آن یکی در هر یکی

ورنه می بینی چو احوال دو ببین

آفتابی رو نموده مه نقاب

روشنست در دیده ماه نو ببین

آبرو جوئی در این دریا در آ

عین ما را می نگر هر سو ببین

خرقهٔ هستی به می می شو چو ما

پاکی ما را ز شست و شو ببین

نعمت الله را به چشم ما نگر

نور نور الدین ما نیکو ببین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

 

چشم بگشا و جمال او ببین

نور روی او به او نیکو ببین

جام می با یکدگر خوش نوش کن

صورت و معنی این هر دو ببین

جام ما باشد حباب و آب می

سو به سو گردد روان هر سو ببین

صدهزار آئینه دارد یار من

در همه آئینه او یک رو ببین

دامن دلق دو توئی پاره کن

یوسف و پیراهن یک تو ببین

روی او بینم به نور روی او

من چنین می بینم او را تو ببین

سیدم آئینهٔ گیتی نماست

هرچه می خواهی به نور او ببین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:38 PM

ای به روی تو دیده ها روشن

ای به نور تو جان ما روشن

به کمالت زبانها گویا

به جمال تو چشمها روشن

نور چشم منی از آن شب و روز

من به تو دیده ام تو را روشن

مردم دیده تا به خود بیناست

در همه دیده ام خدا روشن

مهر تو آفتاب جان و دل است

من چو ذره در آن هوا روشن

عشق تو شمع خلوت جان است

دل پروانه زان ضیا روشن

صورت روی خوب سید ماست

نور معنی والضحی روشن

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:19 PM

 

ای به نور روی تو روشن دو چشم جان من

ای خلیل الله من فرزند من برهان من

شمع بزم جان من از نور رویت روشن است

باد روشن دائما چشم چراغ جان من

در نظر نقش خیال روی تو دارم مدام

ای دل و دلدار من ای جان و ای جانان من

مجلس عشقست و من میگویمت از جان دعا

گوش کن تا بشنوی ای میر سرمستان من

مدت هفتاد سال از عمر من بگذشته است

حاصل عمرم توئی ای عمر جاویدان من

بی رضای من نبودی یک زمان در هیچ حال

یک سخن هرگز نفرمودی تویی فرمان من

یادگار نعمت الله قرةالعین رسول

نور طه آل یاسین سایهٔ سلطان من

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:18 PM

 

ای نفس شوخ چشم مرو در قفای نان

جانت مده به باد هوا در هوای نان

بگشاده‌ای چو کاسه دهان در خیال آش

مانند سفره حلقه به گوشی برای نان

بهر دو نان مرو بر ِ دونان و شرم‌دار

حیف است کآبروی فروشی بهای نان

آدم برای دانهٔ گندم بهشت هشت

تو بازخر به نان جو ای مبتلای نان

هر هشت خلد و شش جهت و پنج حس تو را

گردد مطیع اگر بدهی یک دو تای نان

دل را شراب ده که همین است دوای دل

نان پیش سگ بمان که همان است سزای نان

از خوان نعمت‌اللّه اگر خورده‌ای طعام

چه قدر آش نزد تو باشد چه جای نان

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:17 PM

 

موج دریا را به عین ما ببین

آب را در موج و در دریا ببین

جامی از می پر ز می بستان بنوش

ذوق سرمستان بیا از ما ببین

آینه بردار و خود را می نگر

صورت و معنی بی همتا ببین

می نماید آن یکی در هر یکی

آن یکی با هر یکی یکتا ببین

عاشقانه صحبتی با ما بدار

عاشق و معشوق را یک جا ببین

دیگران بینند او را در بهشت

تو بیا گر عارفی اینجا ببین

نعمت الله در همه عالم یکی است

آن یکی تنهای با تنها ببین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

در جام جهان نما جهان بین

در آینه عین ما روان بین

جامی به کف آر عارفانه

معشوقهٔ جمله عاشقان بین

بر دیدهٔ ما نشین زمانی

نور بصر محققان بین

از دیدهٔ مردم ار نهانست

پیداست به چشم ما عیان بین

گوئی فردا ببینم او را

فردا امروز و این زمان بین

بگذر ز نشان و نام هستی

در عالم نیستی نشان بین

شادی روان نعمت الله

می نوش و حیات جاودان بین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:08 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4564613
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث