به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

من خلاف خدا کنم نکنم

غیبت مصطفی کنم نکنم

سنت مصطفی چو جان منست

ترک سنت چرا کنم نکنم

دامن انقیاد حضرت او

تا قیامت رها کنم نکنم

کشته عشقش مرا به تیغ جفا

طلب خونبها کنم نکنم

درد دل چون دوای درد دلست

به از اینش دوا کنم نکنم

عشق جانان که جان من به فداش

از دل خود جدا کنم نکنم

در شهادت چو شاهد غیب است

طرد عینی چرا کنم نکنم

نکنم توبه از می و ساقی

جز هوایش هوا کنم نکنم

سید من چو بر صواب بود

بنده هرگز خطا کنم نکنم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:21 PM

 

عاشق مستم به کوی می فروشان می روم

ساقی رندم به سوی باده نوشان می روم

کوزهٔ می دارم و رندانه می گردم روان

عقل را بگذاشتم نزدیک مستان می روم

نقطه در دایره بنمود خوش دوری تمام

من که پرگار ویم بر گرد گردان می روم

سایهٔ نور خدایم می روم از جا به جا

یا چو خورشیدی که در عالم بدینسان می روم

گر نباشد صومعه ، میخانه خود جای منست

پادشاهم هر کجا خواهم چو سلطان می روم

نالهٔ زارم شنو کاین نالهٔ درد دل است

درد دل بردم بسی این دم به درمان می روم

گوئیا من جامم و در دور می گردم به عشق

لب نداده بر لب دلدار بوسان می روم

الصلا ای عاشقان با من که همره می شود

بلبل مستم روان سوی گلستان می روم

جام می شادی جان نعمت الله می خورم

با حریفان خوش روان در خلوت جان می روم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:21 PM

 

عاشق آن گلعذارم چون کنم

همچو زلفش بیقرارم چون کنم

مبتلای درد بی درمان شدم

خستهٔ زار و نزارم چون کنم

روز و شب مستانه می نالم به سوز

چارهٔ دیگر ندارم چون کنم

من چو مجنونم ز لیلی مانده دور

می ندانم در چه کارم چون کنم

چون کنم درمان درد بی دوا

دردمند و دلفگارم چون کنم

با غم عشقش که شادی من است

روزگاری می گذارم چون کنم

نعمت الله را همی جویم به جان

تا دمی با او برآرم چون کنم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:20 PM

 

ای عاشقان ای عاشقان من پیر را برنا کنم

ای تشنگان ای تشنگان من قطره را دریا کنم

ای طالبان ای طالبان کحال ملک حکمتم

من کور مادرزاد را در یک نظر بینا کنم

کر اَبکمی آید برم در وی دمی چون بنگرم

چون طوطی شکرشکن شیرین و خوش گویا کنم

گر نفس بد فعلی کند گوشش بمالم در نفس

ور عقل دردسر دهد حالی ورا رسوا کنم

من رند کوی حیرتم سرمست جام وحدتم

ز آن در خرابات آمدم تا میکده یغما کنم

پروانهٔ شمعش منم جمعیت جمعش منم

من بلبلم در گلستان از عشق گل غوغا کنم

آمد ندا از لامکان کای سیدآخر زمان

پنهان شو از هر دو جهان تا بر تو خود پیدا کنم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:20 PM

 

هر چه بینم به نور او بینم

گل وصلش به دست او چینم

غیر او چون که نیست در عالم

پیش غیری چگونه بنشینم

صورتا جامم و به معنی می

باطناً آن و ظاهراً اینم

خسرو عاشقان سرمستم

بلکه جان عزیز شیرینم

غیر او در دلم نمی گنجد

این چنین است غیرت دینم

نفسم جان به این و آن بخشد

این و آن می کنند تحسینم

نعمت الله به من نماید رو

جام گیتی نما چو می بینم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:15 PM

 

خیال روی تو دائم به خواب می بینم

مدام لعل لبت در شراب می بینم

تو نور دیدهٔ مائی تو را به تو نگرم

به چشم تو رخ تو بی حجاب می بینم

حباب و قطره و دریا و موج می یابم

نظر کنیم در اینها و آب می بینم

چو ماه روی تو ما را جمال بنماید

به نور طلعت تو آفتاب می بینم

اگر چه آب حیات از حباب می نوشم

چه سرخوشم که حیات از حباب می بینم

گشاده ایم سر خم و باده می نوشیم

بیا بنوش که خیر و ثواب می بینم

جمال ساقی کوثر که نور دیدهٔ ماست

به چشم سید مست خراب می بینم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:15 PM

 

چشم مستت به خواب می بینم

لعبتی بی نقاب می بینم

جام گیتی نما گرفته به دست

خوش حبابی بر آب می بینم

نور چشمست و در نظر دارم

روی او بی حجاب می بینم

آینه پیش دیده می آرم

رند و مستی خراب می بینم

تو به روز آفتاب بینی و من

روز و شب آفتاب می بینم

ساغر می مدام می بخشم

همه خیر و ثواب می بینم

سیدم از خطا چو معصوم است

هرچه بینم صواب می بینم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:15 PM

 

نظری می کنم و وجه خدا می بینم

روی آن دلبر بی روی و ریا می بینم

بر جمالش همگی صورت جان می نگرم

وز کمالش همه تن لطف و وفا می بینم

نه به خود می نگرم صنع خدا تا دانی

بلکه من صنع خدا را به خدا می بینم

ترک آن قامت و بالاش نگویم به بلا

گرچه از قامت و بالاش بلا می بینم

مردم دیدهٔ ما غرقه به خون نظرند

هر طرف می نگرم چشمهٔ لا می بینیم

صوفی صومعهٔ خلوت معنی شده ام

لاجرم صورت می صاف و صفا می بینم

جان سید شده آئینهٔ جانان به یقین

عشق داند ز کجا تا به کجا می بینم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:15 PM

 

یار خود را به ناز می بینم

جان خود را نیاز می بینم

دوش در خواب دیده ام او را

خوش خیالی که باز می بینم

زلف او می کشم به هر سوئی

نیک عمری دراز می بینم

طاق ابروی اوست محرابم

روی خود در نماز می بینم

محرم راز خاص سلطانی

بنده ای چون ایاز می بینم

سید ما کنون به دولت عشق

بر همه سرفراز می بینم

نعمت الله به رندی و مستی

عاشق پاکباز می بینم

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 5:15 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4564611
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث