در مظاهر آنچنان پیدا نمود
در همه آئینهای ما را نمود
در مظاهر آنچنان پیدا نمود
در همه آئینهای ما را نمود
در هر چه نظر کنم توئی در نظرم
وین طرفه که از تو من تو را می نگرم
در محبت ودود باید بود
حضرت مصطفا چنین فرمود
در گلستان این چنین خوش رستهای
وانگهی در بزم او گلدستهای
در فنا رفت و در بقا آسود
گر چه گفتند بود هیچ نبود
در ظل آفتاب تو چرخی همی زنیم
وز خدمت او مراد ما بندگی است
در فضای وجود و اوج شهود
شاهبازم همی کند پرواز
در سمرقند مانده ای تا چند
خوش روان شو چو عارفان تا چند
در زمانی که با خدا باشیم
پادشاهان گدای ما باشند
در ریاضت مراد خواهی یافت
عاقبت آن گشاد خواهی یافت