به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

خوش ماه تمامی است که از غیب برآمد

خورشید نهان گشته به شکل دگر آمد

او عمر عزیزی است که آمد به سر ما

خوش عمر عزیزیست که ما را به سر آمد

ما بر در هر خانه که رفتیم گشودند

محبوبی از آن خانه خرامان به در آمد

مستیم و نداریم خبر از همه عالم

یاری که از او یافت خبر بی خبر آمد

بالله که ندیدیم به جز نور جمالش

هر نقش خیالی که مرا در نظر آمد

با عقل همی بودم و خوش بود دو روزی

عشق آمد و از صحبت او خوبتر آمد

هر بنده که آمد به سراپردهٔ سید

شد شاه جهان و همه جا معتبر آمد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:59 PM

 

مستانه ساقی از در در آمد

از دولت او کارم بر آمد

جان گرامی کردم فدایش

عمر عزیزم خوش بر سر آمد

خورشید حسنش خوش بر سر آمد

سرو روانش چون در بر آمد

استغفرالله از توبه کردن

بود آن گناهی از من گر آمد

از مجلس ما زاهد روان شد

ساقی سرمست از در درآمد

مستانه جامی پر می به من داد

صد بارم از جان آن خوشتر آمد

چون نعمت الله رندی حریفی

وقتی چنین خوش ، خوش درخور آمد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:59 PM

 

عمر ما رفته بود باز آمد

کارساز خوشم به ساز آمد

مطربم ساز عاشقان بنواخت

باز آواز دلنواز آمد

می کند باز ناز خواجه ایاز

جان محمود در نیاز آمد

نقد قلبی ز آتش عشقش

گرم گردید و پاکباز آمد

باز پرواز کرد از بر شاه

کرد صید خوشی و باز آمد

عشق مستست و جام می بر دست

در ولایت به ترکتاز آمد

نعمت الله رسید مست و خراب

این چنین حاجی از حجاز آمد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:59 PM

 

واحد به صفات کثرت آمد

کثرت بالذات وحدت آمد

سیلاب محبتش روان شد

عالم همه غرق رحمت آمد

از جود وجود داد ما را

منعم همه عین نعمت آمد

ما کشتهٔ او و خونبها او

قیمت چو به قدر همت آمد

معشوق حریف و عشق ساقی

زان مجلس ما چو جنت آمد

دل آینه ، عشق آفتابی

این آینه ماه طلعت آمد

سید به ظهور بنده ای شد

سلطان چو گدا به خدمت آمد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:59 PM

 

عمر ما رفته بود باز آمد

کار بی ساز ما به ساز آمد

جان هجران کشیده دلخوش شد

مژدهٔ وصل دل نواز آمد

هر که ابروی یار ما را دید

یافت محراب و در نماز آمد

عشق سرمست ملک دل بگرفت

لشگر او به ترکتاز آمد

شادمانیم و عاقبت محمود

غم نداریم چون ایاز آمد

دل به دلبر سپرده ایم دگر

خاطر از هر چه بود باز آمد

ناز آغاز کرد باز آن یار

نعمت الله در نیاز آمد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:59 PM

 

آنها که نگار را نگارند

پیوسته نگار را نگارند

جانی یابند هر زمانی

هر دم جانی بدو سپارند

این طرفه که زاهدان مخمور

از مستی ما خبر ندارند

ای عقل برو که بزم عشقست

اینجا چه توئی کجا گذارند

هر لحظه ز غیب در شهادت

طرح دگری ز نو بر آرند

عالم دانی که در نظر چیست

نقشی که بر آب می نگارند

مستیم و حریف نعمت الله

بیچاره کسان که در خمارند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 5:58 PM

 

ساغر و می مدام در کارند

همدم عاشقان میخوارند

می پرستان مدام می نوشند

زاهدان زان خبر نمی دارند

خاکساران کوی میخانه

فارغ از نور و ایمن از نارند

سر زلف بتم پریشان شد

جان و دل در هوای زُنارند

منع رندان مکن که سرمستند

پند آنها بده که هشیارند

عاشقان سالها به سر کردند

تا دمی جام می به دست آرند

جان سید فدای رندان باد

که دل هیچکس نیازارند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:44 AM

 

مده به باد هوا جان خویشتن بر باد

بنوش جام شرابی که نوش جانت باد

در آ به خلوت میخانه فنا بنشین

چه می کنی تو در این خانقاه ب بنیاد

هزار جان عزیزم فدای غم بادا

که خاطرم ز غم عشق می شود دلشاد

دلم ز دست بیفتاد در سر زلفش

اسیر گشت چه چاره کنم چنین افتاد

دمی که بی می و معشوق می رود باد است

دریغ عمر عزیزی که می رود بر باد

درم گشاد و گشادم از این درست که او

دری نماند که آن در به روی ما نگشاد

به جان سید رندان که از سر اخلاص

غلام خدمت اوئیم و بندهٔ آزاد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:44 AM

 

سیدم روح اعظمش خوانند

آب ارواح و آدمش خوانند

روح اعظم به اعتبار بدن

جام گویند و هم جمش خوانند

صورت اسم جامع است از آن

معنی جمله عالمش خوانند

همدم او اگر دمی باشی

حاصل عمر آن دمش خوانند

غم او راحت دل و جان است

حیف باشد اگر غمش خوانند

عارفان جز کلام حضرت او

قصه این و آن کمش خوانند

نعمت الله را اگر یابند

صورت اسم اعظمش خوانند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:43 AM

 

دست چپ را یسار می خوانند

کنج را هم یسار می خوانند

عاشقانی که محرم رازند

یار را دوستدار می خوانند

ذاکرانی که ذکر می گویند

روز و شب آن نگار می خوانند

در همه آن یکی همی جویند

گر یکی ور هزار می خوانند

بیست و هشت حرف اگر همی خوانی

عارفان بی شمار می خوانند

هر که بینند و هر چه می خوانند

خدمت آن نگار می خوانند

نعمت الله را چو می یابند

مظهر کردگار می خوانند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:43 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4565220
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث