به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ذوقیست دلم را که به عالم نتوان داد

تا بود چنین بوده و تا باد چنین باد

یادت نکنم زان که فراموش نکردم

ناکرده فراموش چگونه کنمت یاد

چشمی که منور نشد از نور جمالش

گر نور دو چشمست که او از نظر افتاد

از دولت ساقی که جهان باد به کامش

از لعل لبت جام بخواهیم بسی داد

عمریست که بر حسن و جمالش نگرانیم

یا رب که چنین عمر بسی سال بماناد

ساقی و حریفان همه جمعند درین بزم

بزمی است ملوکانه نهادیم به بنیاد

سلطان بود آن کس که بود بندهٔ سید

صد جان بفدایش که بود بندهٔ استاد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:43 AM

 

عارفانی که ما به ما جویند

گاه در بحر و گاه در جویند

دیدهٔ روشن خوشی دارند

در همه حال ناظر اویند

نور او را به نور می بینند

وحده لاشریک له گویند

بندهٔ حضرت خداوندند

لاجرم بندگان نیکویند

نقش غیری خیال کی بندند

غیر چون نیست غیر چون جویند

آینه کو هزار می نگرند

همچو ما با هزار یک رویند

بندهٔ سید خراباتند

بندگان تمام آن جویند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:42 AM

 

هر در که به روی ما گشایند

حسن دیگری به ما نمایند

هر دم به پیالهٔ شرابی

ذوق دگرم همی فزایند

در میکده دلبران عیار

صد دل به کرشمه ای ربایند

رندان مستند و لاابالی

مستانه سرود می سرایند

دیدیم جمال ماهرویان

آئینهٔ حضرت خدایند

بینند همه که ما چه دیدیم

گر پرده ز روی بر گشایند

بزمی سازند هر زمانی

تا سید و بنده خوش برآیند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:42 AM

 

اهل نظران دیده به روی تو گشایند

حسن تو در آئینهٔ یکتا بنمایند

خورشید جمال تو نموده است به ما روی

آنها که طلبکار لقایند کجایند

در آینه حسن تو نمایند خدا را

صاحبنظرانی که منور به خدایند

رندان سراپردهٔ میخانه در این دور

شاید که به پابوس تو هر دم به سر آیند

بی دُردی دردت نتوان یافت دوائی

دلها همه زان خستهٔ این درد و دوایند

ای عقل برو از در میخانه که رندان

مستند و به امثال تو این در نگشایند

هر بیت که سید ز سر ذوق بگوید

سریست که مستان همه آن بیت سرایند

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:42 AM

 

ترک سرمستم دگر باره کلاه کج نهاد

ملک دل بگرفت و خان و مان همه بر باد داد

پیش سلطان داد بتوان خواستن از دیگران

چون که زو بیداد باشد از که خواهم خواست داد

عقل سرگردان ز پا افتاد و عشقش در ربود

همچو مخموری به دست ترک سرمستی فتاد

در چمن سرو سهی تا دید آن بالای او

سر به پای او فکند و پیش او بر پاستاد

خوش در میخانه را بر روی ما بگشاده اند

بس گشایش ها که ما را رو نموده زین گشاد

در خرابات مغان رندی که نام ما شنود

سرخوشانه پای کوبان رو به سوی ما نهاد

گر کسی گوید که سید توبه کرد از عاشقی

حاش لله این نخواهم کرد و این هرگز مباد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:42 AM

 

آب چشم ما به هر سو رو نهاد

اشک خون آلود ما بر رو نهاد

جز خیال روی او نقشی ندید

دیدهٔ ما تا نظر را برگشاد

تا ببوسد خاک پایش آفتاب

بر سر کویش رسید و سر نهاد

داد ساقی داد سرمستان تمام

زاهد مخمور را جامی نداد

ای که گوئی عقل استادی خوشست

عقل مزدور است و عشقش اوستاد

لحظه ای بی او نمی خواهیم عمر

جان ما بی عشق او یک دم مباد

نعمت الله رفت یاد او به خیر

یاد بادا نعمت الله یاد باد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:42 AM

 

عاشقی کو سر به پای ما نهاد

روی خود در جنت المأوا نهاد

از سر دنیی و عقبی درگذشت

هر که پا با ما درین دریا نهاد

بر در میخانه هر کو بار یافت

سروری گردید و سر آنجا نهاد

کار ما چون از بلا بالا گرفت

مسند والای ما بالا نهاد

پانهد بر فرق عالم هر که سر

بر در یکتای بی همتا نهاد

رو به مه بنمود نور آفتاب

روشنی در دیدهٔ بینا نهاد

نعمت الله را به ما انعام کرد

خوان انعامش برای ما نهاد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:41 AM

 

یا رب ز غم هجران رستیم مبارک باد

از زحمت این زندان جستیم مبارک باد

مخمور چو می بودیم خوردیم می عشقش

در خلوت میخانه مستیم مبارک باد

لطف و کرمی فرمود روبند ز رو بگشاد

زنار سر زلفت بستیم مبارک باد

ما سلطنت جاوید از دولت او داریم

از هستی پاینده هستیم مبارک باد

از نور جمال تو شد دیدهٔ ما روشن

از دیدن غیر تو رستیم مبارک باد

تا دست تو بگرفتیم دست از همه کس بردیم

با رستم دستان همدستیم مبارک باد

تو سید مستانی مائیم غلام تو

مستیم نه چون مخمور مستیم مبارک باد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:41 AM

 

حضرت سلطان ما پاینده باد

آفتاب دولتش تابنده باد

عشق سلطانست و ما از جان غلام

میل سلطان دائما با بنده باد

دل به دلبر جان به جانان داده ایم

هر که باشد همچو ما دلزنده باد

عاقلی کو منع رندان می کند

در میان عاشقان شرمنده باد

بلبل مستی که می گوید به ذوق

چون گل خندان لبش پر خنده باد

چشمهٔ آب حیات معرفت

دائما از بحر ما زاینده باد

نعمت الله میر سرمستان ماست

بر سر ما تا ابد پاینده باد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:41 AM

 

عشق او با جان و دل پیوسته باد

دولت عشقش مرا پیوسته باد

عقل اگر منعم کند از عشق او

خاطرش چون خاطر من خسته باد

همدم من باد جام می مدام

با لب ساقی لبم پیوسته باد

خلوت عشقست و رندان در حضور

در به غیر عاشقان بر بسته باد

ساقی سرمست بشکست توبه ام

پشت توبه دائما بشکسته باد

مرغ جان من ز دام عقل رست

هر که در دام است یا رب رسته باد

در خرابات مغان بنشسته ام

سیدم دائم چنین بنشسته باد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:41 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4565201
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث