به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

عقل چندان که خود بیاراید

در نظر هیچ خوب ننماید

خاکساری است آبرویش نیست

با دم سرد باده پیماید

بستهٔ او مشو که حیف بود

کار عاشق ز عقل نگشاید

کشتهٔ عشق شو چو زنده دلان

گر تو را عمر جاودان باید

هر که با عاشقی شود همدم

از دم او دمی بیاساید

به عدم عالمی رود ز وجود

به وجود جدید باز آید

نعمت الله جان به جانان داد

خوش بود گر قبول فرماید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

ساقی رخ اگر به ما نماید

در جام جهان نما نماید

آئینهٔ معنئی به دست آر

تا صورت او تو را نماید

نتوان دیدن به خود خدا را

بینیم اگر خدا نماید

خورشید به نور طلعت خویش

روئی به من و شما نماید

نوشیم شراب تا دهد جام

بینیم جمال تا نماید

گر آینه عین او نباشد

ما را و تو را کجا نماید

دیدیم به چشم نعمت الله

نوری که خدا به ما نماید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

خیال او به هر نقشی برآید

به هر آئینه روئی می نماید

برد خلقی و می آرد همیشه

از آن عالم به یک حالی نپاید

جهان روشن شود از نور رویش

اگر آن آفتاب ما برآید

چنین میخانه و رندان سرمست

کسی مخمور اگر ماند نشاید

به نور او جمال او توان دید

حجاب از چشم ما گر برگشاید

به شادی روی ساقی نوش کن می

که می عمر عزیزت می فزاید

به عشقش نعمت الله میرمستان

سرودی عاشقانه می سراید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

عقل ناقص به کار می ناید

صحبت او مرا نمی باید

سخنش اعتبار نتوان کرد

زانکه بر قول خود نمی پاید

هر زمان قصهٔ دگر خواند

هر دم انکامه ای بیاراید

آبرو را به خاک ره ریزد

به لب خشک باده پیماید

چون که از شوق عشق بی خبرست

لاجرم دوستی نمی شاید

نفی سید کند ولی به خیال

آن خیالش به خواب بنماید

سیدی عاشقی بجو که تمام

جانت از ذوق او بیاساید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

خواب در چشم خوش نمی آید

گر خیالش به خواب بنماید

چشم دارم که لطف او به کرم

نظری هم به بنده فرماید

خلوت خاص اوست خانهٔ دل

در سرا غیر او نمی شاید

در میخانه او به ما بگشود

این چنین در ، جز او که بگشاید

عشق مست است و عقل مخمورست

به لب خشک باده پیماید

هر که با جام می شود همدم

یک دم از عمر خود بیاساید

بندهٔ سیدم که از کرمش

نعمت الله به خلق بخشاید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

عقل هر دم که در سرود آید

به دم سرو باده پیماید

سخن عقل پیش عشق مگو

کان سخن خود به کار می ناید

عشق را خود گشایشی دگرست

هیچ کاری ز عقل نگشاید

جام گیتی نمای را به کف آر

که به تو روی خویش بنماید

آفتابی مدام در دور است

به یکی جا دمی نمی پاید

عشق هر لحظه مجلسی سازد

هر زمان بزم نو بیاراید

نفسی باش همدم سید

گر تو را همدم خوشی باید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

بر بسته نقاب ، دل رباید

بنگر چه کند اگر گشاید

در آینهٔ وجود عالم

خود بیند و خود به خود نماید

ما دولت سر لی مع الله

یابیم ولی دمی نیاید

در دور دو چشم مست ساقی

توبه نکنیم و خود نشاید

چندان که خوریم می از این خم

نه کم شود آن و نه فزاید

یک ذات و صفات او فراوان

در هر صفتی دمی برآید

سید رند است و جام در دست

مستانه سرود می سراید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

نگار مست من هر دم ز نو بزمی بیاراید

در میخانه بگشاید به رندان باده بخشاید

به هر دم مهر می جوید که با وی راز خود گوید

حیات جاودان است او ولی با کس نمی پاید

جمالش در نظر دارم به هر حسنی که می بینم

خیالش نقش می بندم به هر حالی که پیش آید

مرا ساقی سرمستان دهد هر لحظه ای جامی

به هر جامی که می نوشم مرا جانی بیفزاید

اگر جامی به بزم آری ز خم می بری پر می

وگر پیمانه ای آری به تو پیمانه پیماید

بیا ای جان رها کن دل اگر جانانه می جوئی

برو ای دل ز جان بگذر گرت دلدار می باید

حدیث عاشقی بشنو که تا ذوق خوشی یابی

حریف نعمت الله شو که تا جانت بیاساید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

در مرتبه ای ساجد در مرتبه ای مسجود

در مرتبه ای عابد در مرتبه ای معبود

در مرتبه ای عبد است در مرتبه ای رب است

در مرتبه ای حامد در مرتبه ای محمود

در مرتبه ای فانی در مرتبه ای باقی

در مرتبه ای معدوم در مرتبه ای موجود

در مرتبه ای طالب در مرتبه ای مطلوب

در مرتبه ای قاصد در مرتبه ای مقصود

در مرتبه ای آدم در مرتبه ای خاتم

در مرتبه ای عیسی در مرتبه ای داود

در مرتبه ای موسی در مرتبه ای فرعون

در مرتبه ای عیسی در مرتبه ای داود

در مرتبه ای بی حد در مرتبه ای بی عد

در مرتبه ای محدود در مرتبه ای معدود

در مرتبه ای ظاهر در مرتبه ای باطن

در مرتبه ای غایب در مرتبه ای مشهود

در مرتبه ای سید در مرتبه ای بنده

در مرتبه ای واجد در مرتبه ای موجود

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

 

در همه آینه جمال نمود

از همه رو دری به ما بگشود

غیر را سوخت آتش غیرت

خوش بود آتشی چنین بی دود

دع نفسک به ذوق دریابش

تا بیابی ز وصل او مقصود

دُرد دردش دوای درد دل است

نوش می کن که این بود بهبود

این عنایت نگر که آن حضرت

در حق بندگان خود فرمود

می خمخانهٔ حدوث و قدم

ساقی مست ما به ما پیمود

خود نماید جمال و خود بیند

از خودش با خود است گفت و شنود

خیز ساقی بیار جام شراب

وقت صبح است و عاقبت محمود

هر که انکار نعمت الله کرد

بیشکی باشد از خدا مردود

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 11:14 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4565211
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث