به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

به سراپردهٔ میخانه روان خواهم شد

خوش شبی معتکف کوی مغان خواهم شد

به خرابات فنا رخت بقا خواهم برد

ترک خود کرده و بی نام و نشان خواهم شد

گرچه در میکدهٔ پیر مغان پیر شدم

باز از دولت آن پیر جوان خواهم شد

چشم من غیر خیالش چو نمی بندد نقش

هرچه بینم به خیالش نگران خواهم شد

هر کجا جام مئی بود به دست آوردم

گوئیا ساقی رندان جهان خواهم شد

ما چه موجیم و در این بحر پدید آمده ایم

یک دمی همدم من شو که نهان خواهم شد

نعمت الله چو خیالی که تو بینی در خواب

ور چنین نیست در این هفته چنان خواهم شد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 10:20 AM

 

به عشق چهرهٔ لیلی دل بیچاره مجنون شد

به بوی سنبل زلفش دماغ عقل مفتون شد

چو بلبل درگلستان سر کویش همی نالم

ازآندم کز غم عشقش دلم چون غنچه پرخون شد

همی گویم که درد دل به وصل او دوا سازم

ولی می بینم ازهجرش که دردی دیگر افزون شد

سر زلف سیه دیدم شدم شیدا و سودائی

ندانم تا دل مسکین در آن دام بلا چون شد

برو ای عقل از عاشق مجو رأی خردمندی

که عشقش در درون آمد ز خلوت عقل بیرون شد

بیاور ساقیا جامی که مستم توبه بشکستم

بگو مطرب نوائی خوش که لیلی باز مجنون شد

چرا گوئی دل از دستت نباید داد ای سید

مکن عیب من بی دل که کار از دست بیرون شد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 10:20 AM

 

می خمخانه ای به ما بخشید

این سعادت به ما خدا بخشید

گنج اسما نثار ما فرمود

پادشاهی به این گدا بخشید

جام گیتی نما به ما پیمود

دیدهٔ روشنی مرا بخشید

دُردی درد او بسی خوردیم

دُرد دردش به ما دوا بخشید

بندهٔ خویش را عطائی داد

کرد آزاد و ملکها بخشید

در همه آینه جمال نمود

از همه رو به ما لقا بخشید

ما چو فانی شدیم ازعالم

جاودان منصب بقا بخشید

بخشش اوست هرچه ما داریم

کس نگوید که او چرا بخشید

نعمت الله روانهٔ ما کرد

این چنین نعمتی به ما بخشید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:20 AM

 

نعمت الله خدا به ما بخشید

این چنین نعمتی خدا بخشید

می خمخانهٔ حدوث و قدم

به من رند بینوا بخشید

سلطنت بین که حضرت سلطان

پادشاهی به این گدا بخشید

دُردی درد دل بسی خوردیم

عاقبت درد را دوا بخشید

بخشش اوست هرچه ما داریم

هر چه داریم او به ما بخشید

چشم ما شد به نور او روشن

لاجرم او به ما لقا بخشید

ما چو فانی شدیم در ره عشق

جاودان او به ما لقا بخشید

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:20 AM

مدام جام می او حیات می بخشد

همیشه همت او کاینات می بخشد

کمال بخشش ساقی نگر که رندان را

شراب و جام ز ذات و صفات می بخشد

دلت به دردی دردش دوا کن و خوش باش

که خسته ای و دم او شفات می بخشد

چه قدر خرقه که زنار بر میان داریم

به جای کعبه به ما سومنات می بخشد

بیا که زنده دلان کشتگان معشوقند

اگر تو کشتهٔ اوئی به مات می بخشد

دل یگانه من عاشقانه در دو سرا

برای یک جهتی شش جهات می بخشد

هزار رحمت حق بر روان سید ما

که روح او دل ما را حیات می بخشد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:20 AM

 

چشم ما نقش خیال او بر آتش می کشد

نور دیده پیش مردم بی حسابش می کشد

زآفتاب حسن او ذرات عالم روشن است

لاجرم ذرات عالم آفتابش می کشد

خاطر زاهد به جنت گر کشد گو خوش بود

جان ما جانانه مست خرابش می کشد

چشم ما در خواب اگر بیند خیال روی او

خویشتن را پیشکش حالی به خوابش می کشد

همدم جام مئیم و محرم ساقی مدام

همت عالی ما جام شرابش می کشد

در هوایش آب چشم ما به هر سو رو نهاد

دیدهٔ تر دامنش دامن در آبش می کشد

نعمت الله درکش خود گر کشد یار خوشی

گو برو با او که در راه صوابش می کشد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:20 AM

 

دل سوی صاحب جمالی می کشد

هر زمان نقش خیالی می کشد

هر نفس بر لوح جانم صورتی

از مثال بی مثالی می کشد

می کشد ما را محول سو به سو

هر دم از حالی به حالی می کشد

غم کجا گردد به گرد آن دلی

کز هوای او ملالی می کشد

عقل ناقص کی کشد ما را چو ما

عشق یاری بر کمالی می کشد

گر به میخانه کشد رندی تو را

خوش برو نیکو خصالی می کشد

سیدم ساقی و جان من حریف

دم به دم جام زلالی می کشد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:20 AM

 

هر دم بر آب چشم ما نقش خیالی می کشد

هر لحظه از حالی دگر ما را به حالی می کشد

سلطان عشقش هر زمان ما را مثالی می دهد

و آن بی مثال از خود به روی ما مثالی می کشد

گر دل به دلبر می کشد او می کشد دل را به خود

کوشش چه کار آید مرا صاحب کمالی می کشد

و آن رند مست از جام او آب زلالی می کشد

ساقی همیشه از کرم جامی به رندی می دهد

تاتو نپنداری مرا میلم به مالی می کشد

من نعمت الله یافتم نعمت به عالم می دهم

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:19 AM

 

یار سرمست است و ما را می کشد

دوستان را بی سر و پا می کشد

آمد آن موج محیط عشق او

خوش خوشی ما را به دریا می کشد

می کشد ما را به میخانه مدام

خاطر ما هم به مأوا می کشد

در کش خود می کشد دلکش مرا

زان کشش جانم به آنجا می کشد

از بلا چون کار ما بالا گرفت

مبتلا را دل به بالا می کشد

هر کجا او می کشد ما می رویم

کشته ایم و حق تعالی می کشد

نعمت الله می رود دامن کشان

جذبه ای دارد که دلها می کشد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:19 AM

عشق ما را سوی دریا می کشد

گوئیا ما را به مأوا می کشد

دلبر ما می کشد ما را به کش

خوش بود دلبر که ما را می کشد

دل به دست زلف او دادیم و برد

و از خیالش سر به سودا می کشد

عشق سرمست است در کوی مغان

عاشقان را خوش به مأوا می کشد

می کشد هر لحظه نقشی در خیال

صورتش بر لوح اشیا می کشد

جذبهٔ او می کشد ما را بخود

این کرم بین حق تعالی می کشد

هر کجا رندی است در میخانه ای

خاطر سید به آن جا می کشد

ادامه مطلب
دوشنبه 2 مرداد 1396  - 1:19 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4566711
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث