انسان کامل است که مجلای ذات اوست
مجموعه ای که جامع ذات و صفات اوست
او چشمهٔ حیات و همه زنده اند از او
او حی جاودان به بقای حیات اوست
انسان کامل است که مجلای ذات اوست
مجموعه ای که جامع ذات و صفات اوست
او چشمهٔ حیات و همه زنده اند از او
او حی جاودان به بقای حیات اوست
دل تو خلوت محبت اوست
جانت آئینه دار طلعت اوست
آینه پاک دار و دل خالی
که نظرگاه خاص حضرت اوست
همه مستهلکند موج و حباب
نظری کن به چشم ما دریاب
عین آبیم و آب می جوئیم
عین ما را به عین ما دریاب
درهٔ بیضا ز بحر ما طلب
آن چنان گوهر از این دریا طلب
عین ما جوئی به عین ما بجو
طالب و مطلوب را از ما طلب
این بهشت از آشنای او طلب
جنت المأوا برای او طلب
زاهدانه گر همی جوئی بهشت
بشنو و بهر رضای او طلب
دردمندانه طبیبی می طلب
زان شفاخانه نصیبی می طلب
دُرد دردش نوش می کن همچو ما
خوش دوائی از طبیبی می طلب
هر بلائی که باشد از محبوب
آن بلا خود مرا بود مطلوب
در بلا صبر کن که تا باشی
مبتلای بلاش چون ایوب
این بهشت از آشنای او طلب
جنّت المأوا برای او طلب
زاهدانه گر همی جوئی بهشت
بشنو از بهر رضای او طلب
دردمندانه طبیبی می طلب
زان شفاخانه نصیبی می طلب
دُرد دردش نوش می کن همچو ما
خوش دوایی از حبیبی می طلب
ضاد و نقطه به همدگر دریاب
معنی ضاد ای پسر دریاب
معنی نازکش به این کردیم
گر تو دریافتی دگر دریاب