به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

یک حقیقت در دو مظهر رو نمود

دو نمود اما حقیقت دو نبود

یک وجود است و کمالاتش بسی

سر این نکته نداند هر کسی

معنیت معشوق و صورت عاشق است

ور به گردانی سخن هم صادق است

گر بگوئی جام و می هر دو یکیست

در حقیقت حق بود آن بی شکیست

گر بگوئی جام جام و می می است

این یکی مائیم آن دیگر وی است

اعتبار معتبر باشد چنین

معتبر هم باشد آن قول و هم این

گاه محمودم گهی باشم ایاز

گاه نازی می کنم گاهی نیاز

عاشق و معشوق و عشقم گاه گاه

این چنین فرمود محبوب اله

در دل خود دلبر خود را بجو

کام جان خویشتن اینجا بجو

نعمت الله جو که تا یابی همه

هرچه می جوئی ز ما یابی همه

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 11:03 AM

 

چشم ما تا عین او را دیده است

در نظر ما را چو نور دیده است

این عجب بنگر که عینی در ظهور

می نماید این همه اعیان چو نور

عین عاشق عین معشوق وی است

عین بی معشوق و بی عاشق کی است

عین او بنگر به عین نور او

تا که باشی ناظر و منظور او

گرد اعیان مدتی گردیده ام

عین اعیان عین او را دیده ام

این اضافت از ظهور ما به ماست

ور نه بی ما این اضافت از کجاست

از اضافت بگذر و از عین هم

تا نماید جسم و روح و عین هم

شد هلاک این عین ما در عین او

کل شیئی هالک الا وجهه

رویت عینی به عین ما بود

عین ما گه موج و گه دریا بود

هرکه با دریای ما شد آشنا

عین ما بیند به عین ما چو ما

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 11:03 AM

 

خوش بگو ای یار بسم الله بگو

هرچه می جوئی ز بسم الله بجو

اسم جامع جامع اسما بود

صورت این اسم عین ما بود

در مقام جمع روشن شد چو شمع

آنچه مخفی بود اندر جمع جمع

جلمهٔ اسما به اعیان رو نمود

صد هزار اسما مسمی یک وجود

هر کجا اسمی است عینی آن اوست

هر کرا عینیست اسمی جان اوست

مجمع مجموع انسان آدمست

لاجرم او قطب جمله عالمست

هرکسی کو مظهر الله شد

ز آفتاب حضرتش چون ماه شد

جسم و روح و عین و اسم و این چهار

ظل یک ذاتند نیکو یاد دار

نعمت الله مظهر او دانمش

صورت اسم الهی خوانمش

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 11:03 AM

 

ما خیالیم و در حقیقت او

ما حبابیم و عین ما دریا

هرچه بینی و هر که می دانی

می جامست و صورت و معنی

شاهدی در هزار جامه نگر

نظری کن به دیدهٔ بینا

ساغرت گر که نیست پر از می

گر طلب می کنی بجو از ما

دور رندان ماست باز امروز

فارغ از دی و ایمن از فردا

رند مستی چو نعمت الله نیست

ور تو گوئی که هست ها بنما

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 10:57 AM

 

منت خدای را که ندارم به هیچ باب

از هیچکس به غیر خدا هیچ منتی

در پای گل نشسته و بر سرو قامتش

دل بسته ایم وه که چه عالیست همتی

بر دوستان مبارک و بر دشمنان چنان

هستیم از خدای بر این خلق رحمتی

مائیم و سرخوشان خرابات کوی عشق

جامی و ساقئی و حضوری و صحبتی

روزی نشد ملول دل بنده ای ز ما

یاری ز ما نیافت کسی هیچ زحمتی

داریم نعمت الله و از خلق بی نیاز

ای جان من کراست چنین خوب نعمتی

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 10:57 AM

 

از خدا این و آن طلب چه کنی

از خدا جز خدا چه می جوئی

حضرت او از او طلب می کن

از شه و از گدا چه می جوئی

او از او جو که جستجو این است

از گدا پادشاه چه می جوئی

وحده لاشریک له می گو

دو مگو دو سرا چه می جوئی

در پی این جهان چه می گردی

تو از این بی وفا چه می جوئی

دُرد دردش دوای درد دل است

به از این خود دوا چه می جوئی

غرق دریای رحمتی شب و روز

غیر ما را ز ما چه می جوئی

ذات باقی طلب چو سید ما

از فنا و بقا چه می جوئی

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 10:57 AM

 

نعمت اللهم وز آل رسول

محرم عارفان ربّانی

قرة العین میر عبدالله

مرشد وقت و پیر و نورانی

پدر او محمد آن سید

که نبودش به هیچ رو ثانی

باز سلطان اولیای جهان

میر عبدالله است تا دانی

پیر کامل کمال دین یحیی

سید مسند مسلمانی

پدرش هاشم است و جد موسی

مادرش شاهزاده سامانی

دیگر آن جعفر خجسته لقا

روح محض لطیف روحانی

سید صالحان که صالح بود

جمع می بود از پریشانی

میر حاتم که نزد همت او

مختصر بود عالم فانی

باز سید علی عالی قدر

کان احسان و بحر عرفانی

ابراهیم آن که روح می بخشد

نفسش درگه سخن رانی

پادشاه ممالک دانش

بود سید علی کاشانی

میر محمد که بندگان درش

در جهان یافتند سلطانی

شاه سادات سید اسمعیل

آفتاب سپهر سبحانی

ابی عبدالله آنکه روح امین

گفت او را که جمله را جانی

باز امام محمد باقر

مخرب کفر و دین را بانی

پدر او علی وابن الحسین

آنکه زین العباد می خوانی

باز امام به حق حسین شهید

نور چشم علی عمرانی

آن وصی رسول بار خدای

والی ملکت سلیمانی

آنکه باشد در مدینهٔ علم

کوری خارجی و مروانی

نوزدهم جد من رسول خداست

آشکار است نیست پنهانی

هست فرزند من خلیل الله

باد یارب به بنده ارزانی

اختلاف صور فراوان است

لیک معنی یکی است تا دانی

لشکر پادشه بسی باشد

شاه جائی یکیست تا دانی

هر کسی را شکی بود به خدا

سیدم بی شکیست تا دانی

ادامه مطلب
سه شنبه 10 مرداد 1396  - 10:57 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4559569
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث