به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

جانا، حدیث شوقت در داستان نگنجد

رمزی ز راز عشقت در صد بیان نگنجد

جولانگه جلالت در کوی دل نباشد

خلوتگه جمالت در جسم و جان نگنجد

سودای زلف و خالت جز در خیال ناید

اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد

در دل چو عشقت آید، سودای جان نماند

در جان چو مهرت افتد، عشق روان نگنجد

دل کز تو بوی یابد، در گلستان نپوید

جان کز تو رنگ بیند، اندر جهان نگنجد

پیغام خستگانت در کوی تو که آرد؟

کانجا ز عاشقانت باد وزان نگنجد

آن دم که عاشقان را نزد تو بار باشد

مسکین کسی که آنجا در آستان نگنجد

بخشای بر غریبی کز عشق تو بمیرد

وآنگه در آستانت خود یک زمان نگنجد

جان داد دل که روزی کوی تو جای یابد

نشناخت او که آخر جایی چنان نگنجد

آن دم که با خیالت دل راز عشق گوید

گر جان شود عراقی، اندر میان نگنجد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

با عشق تو ناز در نگنجد

جز درد و نیاز در نگنجد

با درد تو درد در نیاید

با سوز تو ساز در نگنجد

بیچاره کسی که از در تو

دور افتد و باز در نگنجد

با داغ غمت درون سینه

جز سوز و گداز در نگنجد

با عشق حقیقتی به هر حال

سودای مجاز در نگنجد

در میکده با حریف قلاش

تسبیح و نماز در نگنجد

در جلوه‌گه جمال حسنت

خوبی ایاز در نگنجد

با یاد لب تو در خیالم

اندیشهٔ گاز در نگنجد

آنجا که رود حدیث وصلت

یک محرم راز در نگنجد

وآندم که حدیث زلفت افتد

جز شرح دراز در نگنجد

چه ناز کنی عراقی اینجا؟

جان باز، که ناز در نگنجد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

با عشق قرار در نگنجد

جز نالهٔ زار در نگنجد

با درد تو دردسر نباشد

با باده خمار در نگنجد

من با تو سزد که در نگنجم

با دیده غبار در نگنجد

در دل نکنی مقام یعنی

با قلب عیار در نگنجد

در دیده خیال تو نیاید

با آب نگار در نگنجد

بوسی ندهی به طنز و گویی:

با بوسه کنار در نگنجد

با چشم تو شاید ار ببینم

با جام خمار در نگنجد

آنجا که منم تو هم نگنجی

با لیل نهار در نگنجد

شد عار همه جهان عراقی

با فخر تو عار در نگنجد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

با عشق عقل‌فرسا دیوانه‌ای چه سنجد؟

با شمع روی زیبا پروانه‌ای چه سنجد؟

پیش خیال رویت جانی چه قدر دارد؟

با تاب بند مویت دیوانه‌ای چه سنجد؟

با وصل جان‌فزایت جان را چه آشنایی؟

در کوی آشنایی بیگانه‌ای چه سنجد؟

چون زلف برفشانی عالم خراب گردد

دل خود چه طاقت آرد؟ویرانه‌ای چه سنجد؟

گرچه خوش است و دلکش کاشانه‌ای است جنت

در جنت حسن رویت کاشانه‌ای چه سنجد؟

با من اگر نشینی برخیزم از سر جان

پیش بهشت رویت غم خانه‌ای چه سنجد

گیرم که خود عراقی، شکرانه، جان فشاند

در پیش آن چنان رو، شکرانه‌ای چه سنجد؟

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

بنمای به من رویت، یارات نمی‌افتد

آری چه توان کردن؟ با مات نمی‌افتد

گیرم که نمی‌افتد با وصل منت رایی

با جور و جفا، باری، هم‌رات نمی‌افتد؟

می‌افتدت این یک دم کیی براین پر غم

شادم کنی و خرم، هان یات نمی‌افتد؟

هر بیدل و شیدایی افتاده به سودایی

وندر دل من الا سودات نمی‌افتد

با عشق تو می‌بازم شطرنج وفا، لیکن

از بخت بدم، باری، جز مات نمی‌افتد

از غمزهٔ خونریزت هرجای شبیخون است

شب نیست که این بازی صد جات نمی‌افتد

افتاده دو صد شیون از جور تو هرجایی

این جور و جفا با من تنهات نمی‌افتد

بیچاره عراقی، هان! دم درکش و خون می‌خور

چون هیچ دمی با او گیرات نمی‌افتد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

با شمع روی خوبان پروانه‌ای چه سنجد؟

با تاب موی جانان دیوانه‌ای چه سنجد؟

در کوی عشقبازان صد جای جوی نیرزد

تن خود چه قیمت آرد؟ویرانه‌ای چه سنجد؟

با عاشقان شیدا، سلطان کجا برآید؟

در پیش آشنایان بیگانه‌ای چه سنجد؟

در رزم پاکبازان عالم چه قدر دارد؟

در بزم بحر نوشان پیمانه‌ای چه سنجد؟

از صدهزار خرمن یک دانه است عالم

با صدهزار عالم پس دانه‌ای چه سنجد؟

چون عشق در دل آمد، آنجا خرد نیامد

چون شاه رخ نماید فرزانه‌ای چه سنجد؟

گرچه عراقی، از عشق، فرزانهٔ جهان شد

آنجا که این حدیث است افسانه‌ای چه سنجد؟

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد

باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد

زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز

آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد

آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر

از بخت بدم گویی خود بیشترت افتد

من خاک شوم، جانا، در رهگذرت افتم

آخر به غلط روزی بر من گذرت افتد

گفتم که: بده دادم، بیداد فزون کردی

بد رفت، ندانستم، گفتم: مگرت افتد

در عمر اگر یک دم خواهی که دهی دادم

ناگاه چو وابینی رایی دگرت افتد

کم نال، عراقی، زانک این قصهٔ درد تو

گر شرح دهی عمری، هم مختصرت افتد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

بی‌رخت جان در میان نتوان نهاد

بی‌یقین پا بر گمان نتوان نهاد

جان بباید داد و بستد بوسه‌ای

بی‌کنارت در میان نتوان نهاد

نیم‌جانی دارم از تو یادگار

بر لبت لب رایگان نتوان نهاد

در جهان چشمت خرابی می‌کند

جرم بر دور زمان نتوان نهاد

خون ما ز ابرو و مژگان ریختی

تیر به زین در کمان نتوان نهاد

حال من زلفت پریشان می‌کند

پس گنه بر دیگران نتوان نهاد

در جهان چون هرچه خواهی می‌کنی

جرم بر هر ناتوان نتوان نهاد

هر چه هست اندر همه عالم تویی

نام هستی بر جهان نتوان نهاد

چون تو را، جز تو، نمی‌بیند کسی

منتی بر عاشقان نتوان نهاد

بر در وصلت چو کس می‌گذرد

تهمتی بر انس و جان نتوان نهاد

عاشق تو هم تو بس، پس نام عشق

گه برین و گه بر آن نتوان نهاد

تا نگیرد دست من دامان تو

پای دل بر فرق جان نتوان نهاد

چون عراقی آستین ما گرفت

رخت او بر آسمان نتوان نهاد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

عشق شوقی در نهاد ما نهاد

جان ما را در کف غوغا نهاد

فتنه‌ای انگیخت، شوری درفکند

در سرا و شهر ما چون پا نهاد

جای خالی یافت از غوغا و شور

شور و غوغا کرد و رخت آنجا نهاد

نام و ننگ ما همه بر باد داد

نام ما دیوانه و رسوا نهاد

چون عراقی را، درین ره، خام یافت

جان ما بر آتش سودا نهاد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

 

بر من، ای دل، بند جان نتوان نهاد

شور در دیوانگان نتوان نهاد

های و هویی در فلک نتوان فکند

شر و شوری در جهان نتوان نهاد

چون پریشانی سر زلفت کند

سلسله بر پای جان نتوان نهاد

چون خرابی چشم مستت می‌کند

جرم بر دور زمان نتوان نهاد

عشق تو مهمان و ما را هیچ نه

هیچ پیش میهمان نتوان نهاد

نیم جانی پیش او نتوان کشید

پیش سیمرغ استخوان نتوان نهاد

گرچه گه‌گه وعدهٔ وصلم دهد

غمزهٔ تو، دل بر آن نتوان نهاد

گویمت: بوسی به جانی، گوییم:

بر لبم لب رایگان نتوان نهاد

بر سر خوان لبت، خود بی‌جگر

لقمه‌ای خوش در دهان نتوان نهاد

بر دلم بار غمت چندین منه

برکهی کوه گران نتوان نهاد

شب در دل می‌زدم، مهر تو گفت:

زود پابر آسمان نتوان نهاد

تا تو را در دل هوای جان بود

پای بر آب روان نتوان نهاد

تات وجهی روشن است، این هفت‌خوان

پیش تو بس، هشت خوان نتوان نهاد

ور عراقی محرم این حرف نیست

راز با او در میان نتوان نهاد

ادامه مطلب
چهارشنبه 11 مرداد 1396  - 6:14 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 58

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4360349
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث