به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

همای آشیان سلطنت شهزاده سلطانم

مه خورشید پرتو مه چه رایات سلطانی

مهین بانو که بر تخت تجرد داشت چون مریم

ببر تشریف لم یمسسنی از بس پاکدامانی

به عزم گلشن فردوس زرین محملش ناگه

به دوش حور و غلمان شد روان زین عالم فانی

چو کرد آن ثانی مریم وداع شاه عیسی دم

پی تاریخ گفتم حیف و آه از مریم ثانی

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 مرداد 1396  - 12:44 PM

 

سرور عادیان سر غولان

آن که نبود به هیاتش دگری

وان بزرگ شترلبان که بود

پیش او صد نواله ماحضری

بودی او را برادر کوچک

دادی ار عوج را خدا پسری

قلب بسیار بوده رد عالم

لیک از وی نبوده قلب تری

خر دزدیده رنگ کرده فروخت

کس به این رنگ دیده دزد خری

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 مرداد 1396  - 12:44 PM

 

ای نمایان سهیل اوج وجود

کافتاب سپهر ایجادی

وی همایون نگین خاتم جود

که چو حاتم به بذل معتادی

دل ویران هرکه بود نهاد

ز التفات تو رو به آبادی

در ترازوی جود سنگ سبک

بهر هیچ آفریده ننهادی

لیک نوبت به دوستان چو رسید

تو به راه تغافل افتادی

وه چه گفتم تو حاتم ید جود

از کرام داد حاتمی دادی

آشکارا اگر چه بر رخ ما

در احسان خویش بگشادی

خدمت چند روزهٔ ما را

دستمزد نکو فرستادی

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 مرداد 1396  - 12:44 PM

 

آن شه حسن کز غلامی اوست

بندگی را شرف بر آزادی

گنج حسنش اگر مکان طلبد

در دو عالم نماند آبادی

خون ز شریان جبرئیل آرد

مژه‌اش در محل فصادی

مرغ روح از هوس قفس شکند

چون رود غمزه‌اش به صیادی

کرده معزول چشم قتالش

ملک الموت را ز جلادی

حاصل آن کامران که رخش ثناش

می توان تاختن به صد وادی

گرم تشریف بخشیش چون ساخت

طبع من از کمال و قادی

زان به تن جامهٔ خودم ننواخت

که مبادا بمیرم از شادی

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 مرداد 1396  - 12:44 PM

 

شکر کز فیض کرد بار دگر

جنبشی بحر لطف ربانی

گوهری از محیط نسل نهاد

رو به ساحل چو نجم نورانی

مهی از برج سلطنت گردید

نور بخش جهان ظلمانی

نازنین صورتی که تصویرش

نیست یارای خامه مانی

معتدل پیکری که تعدیلش

عقل را داده سر به حیرانی

میر سلطان مراد خان که ازوست

در بقا روی عالم فانی

نایب آب سمی جد که قضا است

ابجد آموزش از ادب دانی

لایق داوری و دارائی

قابل خسروی و خاقانی

خلف میرزا محمد خان

صورت لطف و قهر سبحانی

خان نوعهد نوجوانکه باو

می‌کند فخر مسند خانی

در سرور است تا قیام قیام

از جلوسش سریر سلطانی

آن جهان بان که داده از رایش

بانی این جهان جهان به این‌ی

وان جوان دل که هست تا ابدش

زیر ران توسن طرب رانی

آن که ایزد نگین ملک باو

داشت با آن گرانی ارزانی

وانکه از رشک خاتمش لب خویش

می گزد خاتم سلیمانی

مدتی کان یگانه بود ز تو

خانهٔ ازدواج را بانی

بود او در محیط نسلش طاق

چون در شاه‌وار عمانی

گوهر فرد میر شاهی خان

کش معین بادعون یزدانی

چند روزی چو رفت و باز آمد

ابر صلبش به گوهر افشانی

گشت شهزاده دوم پیدا

کاولش کردم آن ثنا خوانی

محتشم این زمان قلم بردار

وز خیالات طبع سبحانی

بهر سال ولادتش بنگار

مه نو شاه‌زادهٔ ثانی

لیک بر مدت اندرین مصراع

هست چیزی زیاده نادانی

گر شود شاه زاده شهزاده

می‌شود رفع آن به آسانی

ادامه مطلب
پنج شنبه 19 مرداد 1396  - 12:44 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 97

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4291175
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث