به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

الا گر بختمند و هوشیاری

به قول هوشمندان گوش داری

شنیدم کاسب سلطانی خطا کرد

بپیوست از زمین بر آسمان گرد

شه مسکین از اسب افتاد مدهوش

چو پیلش سر نمی‌گردید در دوش

خردمندان نظر بسیار کردند

ز درمانش به عجز اقرار کردند

حکیمی باز پیچانید رویش

مفاصل نرم کرد از هر دو سویش

دگر روز آمدش پویان به درگاه

به بوی آنکه تمکینش کند شاه

شنیدم کان مخالف طبع بدخوی

به بی‌شکری بگردانید ازو روی

حکیم از بخت بیسامان برآشفت

برون از بارگه می‌رفت و می‌گفت

سرش برتافتم تا عافیت یافت

سر از من عاقبت بدبخت برتافت

چو از چاهش برآوردی و نشناخت

دگر واجب کند در چاهش انداخت

غلامش را گیاهی داد و فرمود

که امشب در شبستانش کنی دود

وز آنجا کرد عزم رخت بستن

که حکمت نیست بی‌حرمت نشستن

شهنشه بامداد از خواب برخاست

نه روی از چپ همی گشتش نه از راست

طلب کردند مرد کاردان را

کجا بینی دگر برق جهان را؟

پریشان از جفا می‌گفت هر دم

که بد کردم که نیکویی نکردم

چو به بودی طبیب از خود میازار

که بیماری توان بودن دگر بار

چو باران رفت بارانی میفکن

چو میوه سیر خوردی شاخ مشکن

چو خرمن برگرفتی گاو مفروش

که دون همت کند منت فراموش

منه بر روشنایی دل به یک بار

چراغ از بهر تاریکی نگه دار

نشاید کآدمی چون کرهٔ خر

چو سیر آمد نگردد گرد مادر

وفاداری کن و نعمت شناسی

که بد فرجامی آرد نا سپاسی

جزای مردمی جز مردمی نیست

هر آنکو حق نداند آدمی نیست

وگر دانی که بدخویی کند یار

تو خوی خوب خویش از دست مگذار

الا تا بر مزاج و طبع عامی

نگویی ترک خیر و نیکنامی

من این رمز و مثال از خود نگفتم

دری پیش من آوردند سفتم

ز خردی تا بدین غایت که هستم

حدیث دیگری بر خود نبستم

حکیمی این حکایت بر زبان راند

دریغ آمد مرا مهمل فرو ماند

به نظم آوردمش تا دیر ماند

خردمند آفرین بر وی بخواند

الا ای نیکرای نیک تدبیر

جوانمرد و جوان طبع و جهانگیر

شنیدم قصه‌های دلفروزت

مبارک باد سال و ماه روزت

ندانستند قدر فضل و رایت

وگرنه سر نهادندی به پایت

تو نیکویی کن و در دجله انداز

که ایزد در بیابانت دهد باز

که پیش از ما چو تو بسیار بودند

که نیک‌اندیش و بدکردار بودند

بدی کردند و نیکی با تن خویش

تو نیکوکار باش و بد میندیش

شنیدم هر چه در شیراز گویند

به هفت اقلیم عالم باز گویند

که سعدی هر چه گوید پند باشد

حریص پند دولتمند باشد

خدایت ناصر و دولت معین باد

دعای نیک خواهانت قرین باد

مراد و کام و بختت همنشین باد

تو را و هر که گوید همچنین باد

ادامه مطلب
جمعه 27 مرداد 1396  - 7:09 PM

 

آنکه هفت اقلیم عالم را نهاد

هر کسی را هر چه لایق بود داد

گر توانا بینی ار کوتاه دست

هر که را بینی چنان باید که هست

این که مسکینست اگر قادر شود

بس خیانتها کزو صادر شود

گربهٔ محروم اگر پر داشتی

تخم گنجشک از زمین برداشتی

ادامه مطلب
جمعه 27 مرداد 1396  - 7:05 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 182

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4333209
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث