به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک

که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک

چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین

شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک

سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر

بدان امید که آلاله بردمم از خاک

چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین

چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک

بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری

که ساز من همه راه عراق میزد و راک

به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید

اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی

که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک

تو شهریار به راحت برو به خواب ابد

که پاکباخته از رهزنان ندارد باک

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس

آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس

گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی

آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس

مسند مصر ترا ای مه کنعان که مرا

ناله هائی است در این کلبه احزان که مپرس

سرونازا گرم اینگونه کشی پای از سر

منت آنگونه شوم دست به دامان که مپرس

گوهر عشق که دریا همه ساحل بنمود

آخرم داد چنان تخته به طوفان که مپرس

عقل خوش گفت چو در پوست نمیگنجیدم

که دلی بشکند آن پسته خندان که مپرس

بوسه بر لعل لبت باد حلال خط سبز

که پلی بسته به سر چشمه حیوان که مپرس

این که پرواز گرفته است همای شوقم

به هواداری سرویست خرامان که مپرس

دفتر عشق که سر خط همه شوق است وامید

آیتی خواندمش از یاس به پایان که مپرس

شهریارا دل از این سلسله مویان برگیر

که چنانچم من از این جمع پریشان که مپرس

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ

به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ

ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم

که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ

من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم

نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ

تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما

به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

بروی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگین

دو دل با هم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظ

در اینجا جامه شوقی قبا کردن نه درویشی است

تهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظ

تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری

نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ

مگر دل می‌کنم از تو بیا مهمان به راه انداز

که با حسرت وداعت می کنم حافظ خداحافظ

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

اگر که شبرو عشقی چراغ ماهت بس

ستاره چشم و چراغ شب سیاهت بس

گرت به مردم چشم اهتزار قبله نماست

به ارزیابی صد کعبه یک نگاهت بس

جمال کعبه چمن زار می کند صحرا

برو که خار مغیلان گل و گیاهت بس

تو خود چو مرد رهی خضر هم نبود نبود

شعاع چشمه حیوان چراغ راهت بس

دلا اگر همه بیداد دیدی از مردم

غمین مباش که دادار دادخواهت بس

نصیب کوردلان است نعمت دنیا

تو چشم رشد و تمیزی همین گناهت بس

چه حاجت است به دعوی عشق بر در دوست

دل شکسته و اشگ روان گواهت بس

به تاج شاهی اگر سرگران توانی بود

گدای درگه میخانه پادشاهت بس

ترا که صبح پیاله است و آسمان ساقی

چو غم سپاه کشد پای خم پناهت بس

بهار من اگرت با خزان نبردی بود

قطار سرو و گل و نسترن سپاهت بس

چنین که شعله زدت شهریار آتش شوق

به جان خرمن غم یک شرار آهت بس

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس

کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس

جوانی ها رجزخوانی و پیریها پشیمانی است

شب بدمستی و صبح خمار از میگساران پرس

قراری نیست در دور زمانه بی قراران بین

سر یاری ندارد روزگار از داغ یاران پرس

تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده

شبیخون خیالت هم شب از شب زنده داران پرس

تو کز چشم و دل مردم گریزانی چه میدانی

حدیث اشک و آه من برو از باد و باران پرس

عروس بخت یکشب تا سحر با کس نخوابیده

عروسی در جهان افسانه بود از سوگواران پرس

جهان ویران کند گر خود بنای تخت جمشید است

برو تاریخ این دیر کهن از یادگاران پرس

به هر زادن فلک آوازه مرگی دهد با ما

خزان لاله و نسرین هم از باد بهاران پرس

سلامت آنسوی قافست و آزادی در آن وادی

نشان منزل سیمرغ از شاهین شکاران پرس

به چشم مدعی جانان جمال خویش ننماید

چراغ از اهل خلوت گیر و راز از رازداران پرس

گدای فقر را همت نداند تاخت تا شیراز

به تبریز آی و از نزدیک حال شهریاران پرس

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

شب است و باغ گلستان خزان رؤیاخیز

بیا که طعنه به شیراز میزند تبریز

به گوشوار دلاویز ماه من نرسد

ستاره گرچه به گوش فلک شود آویز

به باغ یاد تو کردم که باغبان قضا

گشوده پرده پائیز خاطرات انگیز

چنان به ذوق و نشاط آمدم که گوئی باز

بهار عشق و شبابست این شب پائیز

عروس گل که به نازش به حجله آوردند

به عشوه بازدهندش به باد رخت و جهیز

شهید خنجر جلاد باد می غلتند

به خاک و خون همه در انتظار رستاخیز

خزان خمار غمش هست و ساغر گل زرد

بهار سبز کجا وین شراب سحر آمیز

خزان صحیفه پایان دفتر عمر است

باین صحیفه رسید است دفتر تا نیز

به سینمای خزان ماجرای خود دیدم

شباب با چه شتابی به اسب زد مهمیز

هنوز خون به دل از داغ لاله ام ساقی

به غیر خون دلم باده در پیاله مریز

شبی که با تو سرآمد چه دولتی سرمد

دمی که بی تو به سر شد چه قسمتی ناچیز

عزیز من مگر از یاد من توانی رفت

که یاد تست مرا یادگار عمر عزیز

پری به دیدن دیوانه رام می گردد

پریوشا تو ز دیوانه میکنی پرهیز

نوای باربدی خسروانه کی خیزد

مگر به حجله شیرین گذر کند پرویز

به عشق پاک تو بگذشتم از مقام ملک

که بال عشق تو بادم زند بر آتش تیز

تو هم به شعشعه وقتی به شهر تبریز آی

که شهریار ز شوق و طرب کنی لبریز

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز

سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز

وامداریم سرافکنده ز خجلت در پیش

که پس انداخته ایم اینهمه وام ای شیراز

توسن بخت نه رام است خدا می داند

ورنه دانی که مرا چیست مرام ای شیراز

نکهت باغ گل و نزهت نارنجستان

از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز

نرگسم سوی چمن خواند و سروم سوی باغ

من مردد که دهم دل به کدام ای شیراز

به قیام از بر هر گنبد سبزی سروی

چون عروسان خرامان به خیام ای شیراز

توئی آن کشور افسانه که خشت و گل تست

با من از عهد کهن پیک و پیام ای شیراز

سرورانت مگر از سرو روانت زادند

که در آفاق بلندند و به نام ای شیراز

قرن ها می رود و ذکر جمیل سعدی

همچنان مانده در افواه انام ای شیراز

خواجه بفشرد سخن را و فکندش همه پوست

تا به لب راند همه جان کلام ای شیراز

زان می لعل که خمخانه به حافظ دادی

جرعه ای نیز مرا ریز به جام ای شیراز

زان خرابات که بر مسند آن خواجه مقیم

گوشه ای نیز مرا بخش مقام ای شیراز

ترک جوشی زده ام نیم پز و نامطبوع

تب عشقی که بتابیم تمام ای شیراز

شهسوار سخنم لیک نه با آن شمشیر

که به روی تو برآید ز نیام ای شیراز

شاید از گرد و غبار سفرم نشناسی

شهریارم به در خواجه غلام ای شیراز

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

فرخا از تو دلم ساخته با یاد هنوز

خبر از کوی تو می آوردم باد هنوز

در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم

پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز

دارم آن حجب جوانی که زبانبند منست

لب همه خامشیم دل همه فریاد هنوز

فرخ خاطر من خاطره شهر شماست

خود غم آبادم و خاطر فرح آباد هنوز

دوری از بزم تو عمریست که حرمان منست

زدم و میزنم از دست غمت داد هنوز

با منت سایه کم از گلشن آزادی چیست

می برم شکوه ات ای سرو به شمشاد هنوز

یاد گلچین معانی و نوید و گلشن

نوشخواری بود و نعشه معتاد هنوز

بیست سال است بهار از سرما رفته ولی

من همان ماتمیم در غم استاد هنوز

صید خونین خزیده به شکاف سنگم

که نفس در نفسم با سگ صیاد هنوز

شهریار از تو و هفتاد تو دلشاد ولی

خود به شصت است و ندیده است دل شاد هنوز

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

گربه پیرانه سرم بخت جوانی به سر آید

از در آشتیم آن مه بی مهر درآید

آمد از تاب و تبم جان به لب ای کاش که جانان

با دم عیسویم ایندم آخر به سر آید

خوابم آشفت و چنان بود که با شاهد مهتاب

به تماشای من از روزنه کلبه درآید

دلکش آن چهره که چون لاله بر افروخته از شرم

بار دیگر به سراغ من خونین جگر آید

سرو من گل بنوازد دل پروانه و بلبل

گر تو هم یادت ازین قمری بی‌بال و پرآید

شمع لرزان شبانگاهم و جانم به سر دست

تا نسیم سحرم بال و پرافشان ببرآید

رود از دیده چو با یادمنش اشک ندامت

لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید

شهریارا گله از گیسوی یار اینهمه بگذار

کاخر آن قصه به پایان رسد این غصه سرآید

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

 

تا دهن بسته ام از نوش لبان میبرم آزار

من اگر روزه بگیرم رطب آید سر بازار

تا بهار است دری از قفس من نگشاید

وقتی این در بگشاید که گلی نیست به گلزار

هرگز این دور گل و لاله نمی خواستم از بخت

که حریفان همه زار از من و من از همه بیزار

هر دم از سینه این خاک دلی زار بنالد

که گلی بودم و بازیچه گلچین دل آزار

گل بجوشید و گلابش همه خیس عرق شرم

که به یک خنده طفلانه چه بود آنهمه آزار

چشم نرگس نگرانست ولی داغ شقایق

چشم خونین شفق بیند و ابر مه آزار

ابر از آن بر سر گلهای چمن زار بگرید

که خزان بیند و آشفتن گلهای چمن زار

شهریارست و همین شیوه شیدایی بلبل

بگذارید بگرید بهوای گل خود زار

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 2:09 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 20

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4315936
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث