عربی
عربی ، صرف و نحو و همه چیز 
قالب وبلاگ

1ـ صیغۀ مبالغه اسمی است كه بر کثرت و فراوانی صفتی در كسی یا چیزی دلالت می‌كند؛ مانند: عَلاّم (بسیار دانا).
2ـ صیغۀ مبالغه صرفاً از ثلاثی مجرد ساخته می‌شود. وزنهای صیغۀ مبالغه سماعی‌اند و مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
فَعَّالٌ ! غَفَّارٌ (بسیار آمرزنده)
فَعَّالَةٌ ! عَلاّمَةٌ (بسیار دانا)
فَعِیلٌ ! رَحِیمٌ (بسیار مهربان)
فَعُولٌ ! كَذُوبٌ (بسیار دروغگو)
فِعِّیلٌ ! صِدِّیقٌ (بسیار راستگو)
فَیْعُولٌ ! قَیّومٌ (بسیار پابرجا)
مِفْعالٌ ! مِفْضالٌ (بسیار فاضل)
فَعِلٌ ! حَذِرٌ (بسیار محتاط)
مِفْعیلٌ ! مِسْكینٌ (بسیار نیازمند)
فُعُّولٌ ! قُدُّوسٌ (بسیار پاک و منزّه)
فُعَلَةٌ ! هُمَزَةٌ (بسیار عیب‌جو)


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 12:07 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

1ـ چگونگی ساختن صفت مشبهه در افعال ثلاثی مجرد
الف) ماضی ثلاثی مجرّد اگر بر وزن «فَعِلَ» باشد سه حالت دارد:
1ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی همچون شادی، غم و اموری دیگر از این دست باشد، كه پس از حدوث به سرعت زائل می‌شوند، صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعِلٌ» بنا می‌شود؛ مانند:‌ «فَرِحَ ! فَرِحٌ (شاد و خرسند) و بَطِرَ ! بَطِرٌ (سركش و مغرور)».
2ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی چون خالی یا پر شدن و امور دیگری از این دست باشد ـ كه زوال آن به كندی صورت می‌پذیرد ـ صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعْلان» بنا می‌شود؛ مانند: «شَبِعَ! شَبعَان (سیر)، عَطِشَ! عَطْشَان و یَقِظَ ! یَقظان».
3ـ اگر فعل ماضی بیانگر مفاهیمی همچون عیب، رنگ یا زینت، كه صفتهایی پایدار یا دست كم نیمه‌پایدارند، باشد صفت مشبهۀ آن بر وزن «أفعَل» بنا می‌شود؛‌ مانند: «خَضِرَ ! أخْضَر، عَرِجَ ! أعْرَج (لَنگ) و عَیِنَ ! أعْیَن (چشم درشت)».
ب) چنانچه فعل ماضی بر وزن «فَعُلَ» باشد صفت مشبهۀ آن وزنهای متعددی دارد. این اوزان عبارت‌اند از:
«فَعَلٌ (حَسَنٌ/ بَطَلٌ)، فَعالٌ (جَبانٌ/ حَصانٌ)، فَعْلٌ (ضَخْمٌ/ صَعْبٌ)، فِعْلٌ (مِلْحٌ)، فُعْلٌ (صُلْبٌ)، فَعِلٌ (نَجِسٌ)، فُعالٌ (شُجاعٌ/ فُرَاتٌ)، فُعُلٌ (جُنُبٌ)، فاعِلٌ (طاهِرٌ) و فَعیلٌ (شَرِیفٌ/ نَبیلٌ)».
ج) هرگاه ماضی ثلاثی مجرد بر وزن «فَعَلَ» باشد‌ به ندرت از آن صفت مشبّهه ساخته می‌شود و در این صورت صفت مشبّهه غالباً بر وزن «فَیْعِل» یا «أفعَل» می‌آید؛ مانند: «بانَ ! بَیِّنٌ، سادَ ! سَیِّدٌ و قَطَعَ ! أقْطَعُ».

2ـ چگونگی ساختن صفت مشبهه در افعال غیر ثلاثی مجرد
در افعال غیر ثلاثی مجرد صفت مشبّهه هم‌وزن اسم فاعل است؛ یعنی اگر اسم فاعلِ غیر ثلاثی مجرد مفهوماً بر ثبوت و استمرار زمانی دلالت داشته باشد، صفت مشبّهه تلقی می‌شود؛ مانند: «مُؤمِنٌ،‌ مَعْتَدِلٌ و مُستَقیمٌ». همچنین اسم مفعول نیز اگر مفهوم دوام و ثبوت را برساند، صفت مشبهه محسوب می‌گردد؛ مانند: «مُرَبَّعٌ، مُبْتَذَلٌ و‌ مُستَوَی».

3ـ تأنیث صفت مشبهه
صفت مشبّهه را اغلب با افزودن تای مدوّره به آخر آن مؤنث می‌كنند؛ مانند: «طاهِرٌ! طاهِرَةٌ، سَلیمٌ! سَلیمَةٌ». اما دو وزن از این قاعده مستثنی هستند: 1ـ وزن «فَعلان» كه مؤنث آن «فَعلَی» است؛ مانند: «سَكْران! سَكْرَی و غَضبان! غَضْبَی». 2ـ وزن «أفْعَل» كه مؤنث آن «فَعلاء» است؛ مانند: «أبْیَض! بَیْضاء و أحْوَر! حَوْراء».


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 12:03 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

صفت مشبّهه صفتی است كه بر ثبوت و پایداری صفت در موصوف خود دلالت می‌كند، در حالی كه اسم فاعل و اسم مفعول از حدوث فعل یا حالتی خاص در موصوف خود حكایت دارند و این صفات پایدار، ثابت و همیشگی نیستند.
 

صفت مشبّهه در افعال ثلاثی مجرد اغلب از افعال متصرف و لازم ساخته می‌شود, در صورتی که اسم فاعل هم از افعال لازم و هم از افعال متعدّی ساخته می‌شود.


الف) ماضی ثلاثی مجرّد اگر بر وزن «فَعِلَ» باشد سه حالت دارد:
1ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی همچون شادی، غم و اموری دیگر از این دست باشد، كه پس از حدوث به سرعت زائل می‌شوند، صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعِلٌ» بنا می‌شود؛
2ـ چنانچه فعل ماضی گویای مفاهیمی چون خالی یا پر شدن و امور دیگری از این دست باشد ـ كه زوال آن به كندی صورت می‌پذیرد ـ صفت مشبهۀ آن بر وزن «فَعْلان» بنا می‌شود؛
3ـ اگر فعل ماضی بیانگر مفاهیمی همچون عیب، رنگ یا زینت، كه صفتهایی پایدار یا دست كم نیمه‌پایدارند، باشد صفت مشبهۀ آن بر وزن «أفعَل» بنا می‌شود؛‌


ب) چنانچه فعل ماضی بر وزن «فَعُلَ» باشد صفت مشبهۀ آن وزنهای متعددی دارد. این اوزان عبارت‌اند از:«فَعَلٌ (حَسَنٌ/ بَطَلٌ)، فَعالٌ (جَبانٌ/ حَصانٌ)، فَعْلٌ (ضَخْمٌ/ صَعْبٌ)، فِعْلٌ (مِلْحٌ)، فُعْلٌ (صُلْبٌ)، فَعِلٌ (نَجِسٌ)، فُعالٌ (شُجاعٌ/ فُرَاتٌ)، فُعُلٌ (جُنُبٌ)، فاعِلٌ (طاهِرٌ) و فَعیلٌ (شَرِیفٌ/ نَبیلٌ)».


ج) هرگاه ماضی ثلاثی مجرد بر وزن «فَعَلَ» باشد‌ به ندرت از آن صفت مشبّهه ساخته می‌شود و در این صورت صفت مشبّهه غالباً بر وزن «فَیْعِل» یا «أفعَل» می‌آید؛


در افعال غیر ثلاثی مجرد صفت مشبّهه هم‌وزن اسم فاعل است؛ یعنی اگر اسم فاعلِ غیر ثلاثی مجرد مفهوماً بر ثبوت و استمرار زمانی دلالت داشته باشد، صفت مشبّهه تلقی می‌شود؛ مانند: «مُؤمِنٌ،‌ مَعْتَدِلٌ و مُستَقیمٌ». همچنین اسم مفعول نیز اگر مفهوم دوام و ثبوت را برساند، صفت مشبهه محسوب می‌گردد؛ مانند: «مُرَبَّعٌ، مُبْتَذَلٌ و‌ مُستَوَی».


صفت مشبّهه را اغلب با افزودن تای مدوّره به آخر آن مؤنث می‌كنند؛ مانند: «طاهِرٌ ! طاهِرَةٌ، سَلیمٌ ! سَلیمَةٌ». اما دو وزن از این قاعده مستثنی هستند: 1ـ وزن «فَعلان» كه مؤنث آن «فَعلَی» است؛ 2ـ وزن «أفْعَل» كه مؤنث آن «فَعلاء» است؛
 

صیغۀ مبالغه اسمی است كه بر کثرت و فراوانی صفتی در كسی یا چیزی دلالت می‌كند؛ مانند: عَلاّم (بسیار دانا).

 صیغۀ مبالغه صرفاً از ثلاثی مجرد ساخته می‌شود. وزنهای صیغۀ مبالغه سماعی‌اند و مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: فَعَّالٌ؛ فَعَّالَةٌ؛ فَعِیلٌ؛ فَعُولٌ؛ فِعِّیلٌ؛ فَیْعُولٌ؛ مِفْعالٌ؛ فَعِلٌ؛ مِفْعیلٌ؛ فُعُّولٌ؛ فُعَلَةٌ.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:58 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

اسم فاعل صفتی است كه از فعل معلوم گرفته می‌شود و بر كسی یا چیزی كه فعلی از او سرزده است دلالت می‌كند‌ و بر صفات حادث و گذرا دلالت دارد؛ مانند: «ناصِر (یاری كننده)». اسم فاعل از فعل مضارع معلوم مشتق می‌شود و در لفظ و معنا مانند آن است؛
 

برای ساختن مفرد مذكر اسم فاعل از ثلاثی مجردْ وزن «فاعِل» را مبنای عمل قرار می‌دهیم و حروف اصلی آن را در این قالب به کار می‌بریم؛ مانند: «كَتَبَ ! كاتِبٌ». در غیر ثلاثی مجرد در فعل مضارع معلوم به جای حرف مضارعت میم مضموم (ﻣُـ) می‌گذاریم؛ آن‌گاه حرف ما قبل آخر آن را ـ در صورتی كه مكسور نباشد ـ مكسور می‌كنیم.
 

اسم مفعول صفتی حادث و گذرا است كه از فعل مجهول گرفته می‌شود و بر كسی یا چیزی كه فعلی بر آن واقع شده است دلالت می‌كند‌؛ قید حادث و گذرا بدین خاطر در تعریف اسم مفعول قرار می‌گیرد که صفت مشبهه از آن خارج شود؛ زیرا اگر بر ثبوت و دوام و صفات پایدار و ثابت دلالت کند، صفت مشبهه است؛ مانند: «مَحمودُ الخُلقِ» و «مُهَذَّبُ الطَّبعِ» که در اینجا واژه‌های «مَحمود» و «مُهَذَّب» صفت مشبّهه تلقّی می‌گردند، نه اسم مفعول.


برای ساختن صیغۀ نخست (مفرد مذكر) اسم مفعول از ثلاثی مجرد وزن «مفعول» را مبنا قرار می‌دهیم؛ مانند: «نَصَرَ ! مَنصور (یاری شده)». همچنین برای ساختن صیغۀ اوّل اسم مفعول از غیر ثلاثی مجرد ابتدا فعل مضارع را مجهول می‌کنیم، آن‌گاه به جای حرف مضارعت، میم مضموم (ﻣُـ) می‌گذاریم؛ مانند: «یُكْرِمُ ! یُكْرَمُ ! مُكْرَمٌ».


اسم مفعول صرفاً از فعلهای متعدّی ساخته می‌شود، مگر آنكه فعل لازم به واسطۀ حرف جر خاصّی متعدی شده باشد‏ كه در این صورت نیز می‌توان از آن اسم مفعول ساخت؛ مانند: «رَغِبَ! رَغِبَ فیهِ ! مَرغوبٌ فیهِ»؛ «غَضِبَ ! غَضِبَ عَلَیْهِ ! مَغضوبٌ عَلَیْهِ» و «ذَهَبَ ! ذَهَبَ بِهِ ! مَذهوبٌ بِهِ».
 

حروف جرّی كه افعال لازم را متعدی می‌کنند همیشه یکسان نیستند و بر همین اساس فعلهای لازم «رَغِبَ»، «غَضِبَ» و «ذَهَبَ» به وسیلۀ حروف جر «في»، «عَلَی» و «بِـ» متعدی شده‌اند.


صرف صیغه‌های اسم مفعولی که از فعل لازم ساخته شده‌اند به این صورت است که ابتدا صورت مفرد مذکّر اسم مفعول را از ریشۀ فعلی آن به دست می‌آوریم، آن‌گاه تمامی تغییرات صرفی لازم را در اسمها یا ضمائری که بعد از حرف جرّ به کار رفته‌اند اعمال می‌کنیم. چون در واقع این اسمها یا ضمایر نائب فاعل اسم مفعول محسوب می‌شوند؛ یعنی در این موارد قالب اصلی اسم مفعول، مثنّی، جمع و مؤنّث نمی‌شود.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:50 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

1ـ چگونگی ساختن اسم مفعول از فعل لازم و صرف صیغه‌های آن
اسم مفعول صرفاً از فعلهای متعدّی ساخته می‌شود، مگر آنكه فعل لازم به واسطۀ حرف جر خاصّی متعدی شده باشد‏ كه در این صورت نیز می‌توان از آن اسم مفعول ساخت؛ مانند: «رَغِبَ ! رَغِبَ فیهِ ! مَرغوبٌ فیهِ»؛ «غَضِبَ ! غَضِبَ عَلَیْهِ ! مَغضوبٌ عَلَیْهِ» و «ذَهَبَ ! ذَهَبَ بِهِ ! مَذهوبٌ بِهِ».
چنان‌که ملاحظه می‌كنید حروف جرّی كه افعال لازم را متعدی می‌کنند همیشه یکسان نیستند و بر همین اساس فعلهای لازم «رَغِبَ»، «غَضِبَ» و «ذَهَبَ» به وسیلۀ حروف جر «في»، «عَلَی» و «بِـ» متعدی شده‌اند.
2ـ صرف صیغه‌های اسم مفعولی که از فعل لازم ساخته شده‌اند.
گفتیم که برای ساختن صیغۀ دوم تا ششم اسم مفعول علائمی دالّ بر عدد و جنس به صیغۀ اوّل آن می‌افزاییم و بدین ‌ترتیب سایر صیغه‌ها به دست می‌آیند. امّا این وضعیت مخصوص مواردی است که ریشۀ آنها بدون واسطۀ حرف جرّ، خود متعدی باشد و نیازی به همراهی حرف جرّ نداشته باشد. در سایر موارد که ریشۀ فعلی اسم مفعول در اصل لازم‌ بوده و سپس به واسطۀ حرف جر متعدی شده‌ است باید به گونۀ دیگری عمل کرد؛ به این صورت که ابتدا صورت مفرد مذکّر اسم مفعول را از ریشۀ فعلی آن به دست می‌آوریم، آن‌گاه تمامی تغییرات صرفی لازم را در اسمها یا ضمائری که بعد از حرف جرّ به کار رفته‌اند اعمال می‌کنیم. چون در واقع این اسمها یا ضمایر نائب فاعل اسم مفعول محسوب می‌شوند؛ یعنی در این موارد قالب اصلی اسم مفعول، مثنّی، جمع و مؤنّث نمی‌شود.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:48 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

1ـ اسم مفعول صفتی حادث و گذرا است كه از فعل مجهول گرفته می‌شود و بر كسی یا چیزی كه فعلی بر آن واقع شده است دلالت می‌كند‌؛ قید حادث و گذرا بدین خاطر در تعریف اسم مفعول قرار می‌گیرد که صفت مشبهه از آن خارج شود؛ زیرا اگر بر ثبوت و دوام و صفات پایدار و ثابت دلالت کند، صفت مشبهه است؛ مانند: «مَحمودُ الخُلقِ» و «مُهَذَّبُ الطَّبعِ» که در اینجا واژه‌های «مَحمود» و «مُهَذَّب» صفت مشبّهه تلقّی می‌گردند، نه اسم مفعول.
2ـ برای ساختن صیغۀ نخست (مفرد مذكر) اسم مفعول از ثلاثی مجرد وزن «مفعول» را مبنا قرار می‌دهیم؛ مانند: «نَصَرَ ! مَنصور (یاری شده)». همچنین برای ساختن صیغۀ اوّل اسم مفعول از غیر ثلاثی مجرد ابتدا فعل مضارع را مجهول می‌کنیم، آن‌گاه به جای حرف مضارعت، میم مضموم (ﻣُـ) می‌گذاریم؛ مانند: «یُكْرِمُ ! یُكْرَمُ ! مُكْرَمٌ».


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:45 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

تغییرات اسم فاعل در فعلهای معتل
تغییرات اسم فاعل در فعلهای معتل به ترتیب زیر است:
1ـ در حالت رفع یا جرّ لام الفعل از اسم فاعل افعال معتلّ اللامی که بدون «ال» و غیر مضاف هستند حذف می‌شود؛ مانند: «هَادِي¬ هادٍ». همچنین در برخی آیات قرآن کریم لام الفعل از اسم فاعل افعال معتلّ اللامی که «ال» دارند نیز حذف شده است؛ مانند: «اَلْمُهْتَدِي¬ اَلْمُهْتَدِ».
2ـ حرف علّۀ افعال معتلّ اللام ثلاثی مجردی که در آنها اعلال رخ داده است در اسم فاعل به همزه بدل می‌شود؛ مانند: «بَیَعَ¬ بَاعَ¬ بَایِع¬ بَائِع»؛ حال آنکه حرف علّۀ افعال معتلّ اللام ثلاثی مجردی که در آنها اعلال صورت نگرفته است در اسم فاعل نیز ثابت می‌ماند؛ مانند: «أَیِسَ» که اسم فاعل آن همان «آیِس» است.
3ـ تغییر حرف علّه در اسم فاعل افعال معتلّ العین ثلاثی مزید در ابواب «إفعال, انفعال و افتعال» با توجه به تغییر آن در فعل مضارع است؛ یعنی اگر در فعل مضارع آن اعلال رخ داده باشد همان تغییر در اسم فاعل نیز جاری می‌شود؛ مانند: «یَسْتَعْوِنُ» که صورت اعلال شدۀ آن «یَسْتَعِینُ» است؛ از این رو اسم فاعل آن نیز «مُسْتَعْوِن» نیست، بلکه «مُستَعِین» است و «یَحْتَوِلُ» که صورت اعلال شدۀ آن «یَحْتَالُ» است؛ از این رو اسم فاعل آن نیز «مُحْتَوِل» نیست، بلکه «مُحتَال» است.


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:42 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

1ـ اسم فاعل صفتی است كه از فعل معلوم گرفته می‌شود و بر كسی یا چیزی كه فعلی از او سرزده است دلالت می‌كند‌ و بر صفات حادث و گذرا دلالت دارد؛ مانند: «ناصِر (یاری كننده)». اسم فاعل از فعل مضارع معلوم مشتق می‌شود و در لفظ و معنا مانند آن است؛ یعنی وقتی می‌گوییم «دائِب» یا «مُجتَهِد» همانند آن است كه بگوییم «یَدْأبُ (عادت دارد)» یا «یَجْتَهِدُ».
2ـ برای ساختن مفرد مذكر اسم فاعل از ثلاثی مجردْ وزن «فاعِل» را مبنای عمل قرار می‌دهیم و حروف اصلی آن را در این قالب به کار می‌بریم؛ مانند: «كَتَبَ ! كاتِبٌ». در غیر ثلاثی مجرد در فعل مضارع معلوم به جای حرف مضارعت میم مضموم (ﻣُـ) می‌گذاریم؛ آن‌گاه حرف ما قبل آخر آن را ـ در صورتی كه مكسور نباشد ـ مكسور می‌كنیم؛ مانند: «یُكْرِمُ ! مُكْرِمٌ» در باب «إفعال» و (یَرْتَیِبُ ! یَرْتَابُ ! مُرْتَابٌ) در باب «افتعال».


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 13 اسفند 1394  ] [ 11:40 AM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

اسم به لحاظ اشتقاق (گرفته شدن) یا عدم اشتقاق از واژۀ دیگر به دو گونه تقسیم می‌شود: جامد و مشتق.

جامد: ‌اسمی است كه از واژۀ دیگری گرفته نشده است و اصلی ندارد كه به آن برگردد؛ مانند: «قَمَر» و «أسَد».

ü مشتق: اسمی است كه از واژۀ دیگری گرفته شده است و اصلی دارد که به آن برمی‌گردد؛ مانند: «عالِم» و «مَعلوم» كه از مصدر «اَلْعِلْم» یا فعل ماضی «عَلِمَ» گرفته شده‌اند.

اسم جامد از نظر نوع تحقّق معنای آن در ذهن دو گونه است: 1. اسم ذات؛ 2. اسم معنی.

اسم ذات اسمی است كه بر ذات محسوس و قابل لمس و مشاهده دلالت می‌كند و به واژۀ دیگری وابستگی معنایی ندارد؛ مانند: «رَجُل، غَنَم و خَشَب».

اسم معنی: اسمی است كه بر یک مفهوم عقلی دلالت می‌كند و معنای آن با قوای ظاهری قابل احساس نیست و از نظر معنایی به واژۀ دیگری وابسته است؛ مانند: «صَبر، اِعتِقاد و شَوْق».

اسم جامد دو نوع است: 1ـ جامد مصدری؛ 2ـ جامد غیر مصدری. ü جامد مصدری: اسمی است که همۀ مشتقات از آن گرفته می‌شوند و خود مصدر ثلاثی مجرد است؛ مانند مصدر «العِلْم».

از مصدر ثلاثی مجرد یازده نوع كلمه مشتق می‌شود که عبارت‌اند از: فعل ماضی، فعل مضارع، فعل امر، اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبّهه، صیغۀ مبالغه، اسم تفضیل، اسم زمان، اسم مكان و اسم ابزار.

جامد غیر مصدری: اسم جامدی است كه هیچ اسم یا فعلی از آن مشتق نمی‌شود؛ مانند: «رَجُل» و «عَیْن».

اسمهای مشتق هشت گونه‌اند: اسم فاعل؛ اسم مفعول؛ صفت مشبّهه؛ اسم مبالغه؛ اسم تفضیل؛ اسم زمان؛ اسم مكان؛ اسم ابزار.

باید توجه داشت که فعل ماضی، فعل مضارع و فعل امر نیز از مصدر مشتق می‌شوند


ادامه مطلب
[ سه شنبه 4 اسفند 1394  ] [ 8:36 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]

قاعده اسمهای مشتق هشت گونه‌اند:

1ـ اسم فاعل؛ مانند: «مُتَوَفِّي»، «رافِع» و «مُطَهِّر» در آیۀ ‌مبارک ﴿إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَى إِنِّي مُتَوَفِّیكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا﴾

2ـ اسم مفعول؛ مانند: «مَرْفُوع» و «مَسْجُور» در آیۀ‌ مبارک ﴿وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ * وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ﴾.

3ـ صفت مشبّهه؛ مانند: «رَهِینَةٌ» در آیۀ‌ مبارک ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ﴾.

4ـ اسم مبالغه؛ مانند: «سَمَّاعُون» در آیۀ‌ مبارک ﴿وَ مِنَ الَّذِینَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ﴾.

5ـ اسم تفضیل؛ مانند: «أَضَلّ» در آیۀ ‌مبارک ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً﴾.

6ـ اسم زمان؛ مانند: «مَوْعِد» در آیۀ‌ مبارک ﴿قَالَ مَوْعِدُكُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَ أَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى﴾.

7ـ اسم مكان؛ مانند: «مَسْجِد» در آیۀ‌ مبارک ﴿یا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ﴾.

8ـ اسم ابزار؛ مانند: «مِیزان» در آیۀ‌ مبارک ﴿وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ﴾.

 

همچنین باید توجه داشت که فعل ماضی، فعل مضارع و فعل امر نیز از مصدر مشتق می‌شوند


ادامه مطلب
[ سه شنبه 4 اسفند 1394  ] [ 8:34 PM ] [ سامان ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

تعداد کل صفحات : 2 :: 1 2

درباره وبلاگ

تو این وبلاگ قصد داریم از همه جای عربی صحبت کنیم البته تمرکز بیشترمون رو کتاب صرف میر و صرف ساده است
لینک دوستان
موضوعات وب
آمار سایت
كل بازديدها : 40028 نفر
كل نظرات : 0 عدد
كل مطالب : 74 عدد
آخرین بروز رسانی : جمعه 23 مهر 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ :دوشنبه 28 دی 1394 
امکانات وب