به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

در عین حباب آب دریاب

آن آب در این حباب دریاب

نقشی است خیال عالم ای یار

خوابی است و هم به خواب دریاب

مستیم و خراب در خرابات

این مست خوش خراب دریاب

مجموع حروف نقطه‌ای دان

مجموعهٔ آن کتاب دریاب

آئینه به نور او است روشن

مه بنگر و آفتاب دریاب

با ما بنشین خوشی در این بحر

ما را بنگر حجاب دریاب

پرسی تو ز ذوق نعمت الله

گفتیم تو را جواب دریاب

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

عین ما جو و در این بحر به جز ما مطلب

غرق دریا شو و جز ما تو ز دریا مطلب

ما حبابیم زده خیمه‌ای از باد بر آب

به از این در دو سراخانه و مأوا مطلب

غیر ما را نتوان یافت در این بحر مجو

عین ما جو و به جز ما دگر از ما مطلب

مرده‌ دل از دم ما زنده شود هر نفسی

این چنین دم طلب و جز ز مسیحا مطلب

مائی ما چو بشستیم به آب دیده

ما نه مائیم ز ما مائی ما ار مطلب

ساقی و جام و می و رند حریفیم مدام

غیر ما همدم ما یک نفس اینجا مطلب

نعمت‌الله طلب و صورت و معنی دریاب

ور دگر می‌طلبی رو طلبش ما مطلب

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

فلولاه و لولانا لما کان الذی کانا

اگر نه ما و او بودی نبودی این و آن جانا

و اما عینه فاعلم اذا ما قلت انسانا

یکی عین است و دو نامش یکی موج و یکی دریا

فانا عبده حقا و ان الله مولانا

حقیقت بندهٔ اوئیم و سلطان است او ما را

فلا تحجب بانسان فقد اعطاک برهانا

برون آ از حجاب خود نگر برهان ما پیدا

فاعطیناه ما یبدی به فینا و اعطانا

عطا کردیم سر او و شداین مشکلَت حلا

قضا رالامر مقسوما بایاه و ایانا

به هم پیوسته می باید که تا پیدا شود آنها

فاحیاه الذی یدری بقلبی حین احیانا

چه خوش حبی که می بخشد حیات او حیات ما

و کنافیه اکوانا و اعیانا و ازمانا

همه بودیم در ذاتش که پیدا گشته ایم اینجا

و لیس دائم فینا و لیکن ذاک احیانا

نباشد حال ما دایم بود حق دایما با ما

به نور مهر و مه بنگر که هر دو نعمت اللهند

ز هر روز و ز شب روشن ببین در دیدهٔ بینا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

گر بیازارد مرا موری نیازارم ورا

خود کجا آزار مردم ای برادر من کجا

نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش

تا نگیرد بر سر بازار آزاری تو را

در طریقت هر چه فرمائی به جان منت بریم

ماجرا بگذار با ما ماجرا آخر چرا

کفر باشد در طریق عاشقان آزار دل

گر مسلمانی چرا آزار می داری روا

درجهان بیخودی من نعمت الله یافتم

گفت فانی شو که یابی سید ملک بقا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

گر بیازارد مرا موری نیازارم ورا

خود کجا آزار مردم ای برادر من کجا

نزد ما زاری به از آزار ، بی زاری مباش

تا نگیرد بر سر بازار آزاری تو را

در طریقت هر چه فرمائی به جان منت بریم

ماجرا بگذار با ما ماجرا آخر چرا

کفر باشد در طریق عاشقان آزار دل

گر مسلمانی چرا آزار می داری روا

درجهان بیخودی من نعمت الله یافتم

گفت فانی شو که یابی سید ملک بقا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

صوفی صافی است در عین صفا

می نماید نور او او را به ما

ذره ای از آفتاب نور او

نیست خالی در همه ارض و سما

نقطه نقطه دایره پیموده است

جمع کرده ابتدا و انتها

سید مست است و جام می به دست

گر تو رندی باده می نوشی بیا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

ظهور سلطنت عشق اوست در دو سرا

درین سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ

چو اوست در دو سرا غیر او نمی بینم

منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا

جمال اوست که در آینه نموده روی

نظر به دیدهٔ ما کن ببین به هر دو سرا

مدام همدم جام شراب خوش می باش

بیا و همدم ما شو دمی به ذوق و بیا

دلم به گوشهٔ میخانه می کشد دیگر

چنانکه خاطر زاهد به جنت المأوا

به سوی ما نظری کن به چشم ما بنگر

که عین ماست که او آبرو دهد بر ما

به نور دیدهٔ سید کسی که او را دید

به هر چه می نگرد نور او بود پیدا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

موج است و حباب و آب و دریا

هر چار یکی بود بر ما

هم آب و حباب و آب دریا

دریا داند حقیقت ما

بنگر به یقین که جز یکی نیست

هم قطره و جود سیل و دریا

می دانکه حجاب ما هم از ماست

ما را نبُود حجاب جز ما

بیگانه شوی ز هر دو عالم

گر زانکه تو را بود سر ما

تا رسته نگردی از من و ما

سید نشوی تو واصل ما

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:46 PM

 

به سر خواجه کلان که مرا

نبُود میل با کلاه شما

دنیی و آخرت نمی طلبم

این و آن از کجا و ما ز کجا

حال امروز را غنیمت دان

دی گذشت و نیامده فردا

گوش کن گفته های مستانه

چه کنی قول بو علی سینا

در خرابات مست می گردم

گر حریف منی بیا اینجا

سر زلف نگار در دستم

با خیالش همی برم سودا

نعمت الله چو آینهٔ روشن

می نماید به ما خدا به خدا

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:38 PM

 

عقل برو برو برو عشق بیا بیا بیا

راحت جان ما توئی دور مشو ز پیش ما

داروی درد عاشقی هست دواش درد دل

نیست به نزد عاشقان خوشتر ازین دوا دوا

کشتهٔ تیغ عشق او زنده دلست جاودان

بندهٔ خویش اگر کشد نیست به خواجه خونبها

مست و خراب و ساکنم برسرکوی میفروش

زاهد و کنج صومعه او ز کجا و ما کجا

جام جهان نمای ما آینهٔ جمال او

جام جهان نما نگر روی در آینه نما

هر که گدای او بود پادشهست بر همه

شه چه بُود که پادشه بر در او بود گدا

سید رند مست ما بندهٔ بندگی او

حضرت او از آن ما جنت و حوریان تو را

ادامه مطلب
شنبه 31 تیر 1396  - 1:38 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 715

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4335668
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث