به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

شاهی که در بسیط زمین حکم نافذش

جذر اصم ز صخره صما شنیده‌اند

صد نوبت از سیاهی گرد سپاه او

این اشهبان توسن گردون رمیده‌اند

تن جامه‌ایست خرقه جسم مخالفش

کان جامه را به قد حسامش بریده‌اند

آنجم ندیده‌اند در آفاق ثانیش

ور ز آنکه دیده‌اند، یکی را دو دیده‌اند

آن سایه عنایت یزدان که وحش وطیر

در سایه عنایت او آرمیده‌اند

در آفتاب گردش ازین سایه کی فتاد

تا سایبان سبز فلک گستریده‌اند

در کار زر به دور کفش خیره مانده‌ام

تا آن دو روی را به چه رو بر کشیده‌اند

سرویست سر فراز به بستان سلطنت

کان سرو را ز عقل و روان آفریده‌اند

ماران رمح سینه اعدا ز دست او

سوراخ کرده‌اند و بدو در خزیده‌اند

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

سحرگاه ازل کز پرده عرض

قضا می‌داد نور و سایه را عرض

قدر بنوشت بر اطراف چترش

که السلطان ضل الله فی الارض

خرد گرد فلک چندانکه گردید

کسی بالاتر از چترش نمی‌دید

فلک را گفت بردی ای کمان قد

چو ابروی بتان پیشانی از حد

تنزل کن ز جای خویش زیرا

که ضل چتر سلطانیت اینجا

چرا بالا نشستی گفت از آن رو

که او چشم جهانست و من ابرو

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

داور دنیا، معز الدین حق، سلطان اویس

آفتاب عدل پرور سایه پروردگار

آن شهنشاهی که رای او اگر خواهد، دهد

چون اقالیم زمین اقلیم گردون را قرار

بنامیزد چو آفریدون و هوشنگ

ز سر تا پا همه هوشست و فرهنگ

طراز طرز شاهی می‌طرازد

سر دیهیم و افسر می‌فزاند

ز مار رمح او پیچان دلیران

ز مور تیغ او دلخسته شیران

هلال فتح نعل ادهم اوست

شب و روز سعادت پرچم اوست

ز یاجوج ستم گشته است آزاد

که تیغش در میان سدیست پولاد

ظفر در آب تیغش غوطه خورده

سر بدخواه آب تیغ برده

به جای زر ز آهن دارد افسر

ز پولادش بود خفتان چو گوهر

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

درودی بی‌شمار از رب ارباب

بر احمد باد و بر آل و بر اصحاب

پناه خسروان و شهریاران

سر و تاج سران و تاجداران

اساس خطه دین باد دایم

به عون و عدل شاهنشاه قایم

سکندر رایت جمشید شوکت

فریدون زینت و پرویز طلعت

بسیط عالم شاهی گرفته

ز اوج ماه تا ماهی گرفته

جبینش مظهر آیات شاهی

ضمیرش مهبط نور الهی

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

ای ممکن دست قدرت بر بساط لامکان

منتهای سدره اول پایه‌ات از نردبان

کرده همچون آستین غنچه و جیب چمن

مجمر خلقت معطر دامن آخر زمان

تکیه‌گاهت قبه عرشست و مرقد زیر خاک

بر مثال آفتابست این و روشنتر از آن

آفتاب اندر چهارم چرخ می‌تابد ولی

خلق می‌بینند کاندر خاک می‌گردد نهان

گاه بر بالای گردونی و گه در زیر چرخ

آفتاب عالم افروزی و ابرت سایه‌بان

شمع جمع انبیا چشم و چراغ امتی

ز آن زبانت مظهر آیات نورست و دخان

خاک مسکین از لباس سایه‌ات محروم ماند

خاک باری چیست تا تو سایه اندازی بر آن؟

جای نعلین نبی بر طور در صف نعال

بود چون کار نبوت بد بدست دیگران

باز شد تاج سر عرش و چنین باشد چنین

لاجرم وقتی که پای خواجه باشد در میان

کعبه صورت اگر برخیزد از ناف زمین

بعد از این گردد زمین بر پای همچون آسمان

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

در آن شب در سرای ام هانی

روان شد سوی قصر لا مکانی

براق برق سیر آورد جبریل

که جوزا را غبارش کرد تکحیل

نشست احمد بر آن برق قمر سم

چو جرم شمس بر چرخ چهارم

براق اندر هوا شد چون شهابی

نبی بر پشت او چون آفتابی

چو از بیت الحرام احمد سفر کرد

به سوی مسجد الاقصی گذر کرد

خطاب آمد ز سلطان عطا ده

که سبحان الذی اسری به عبده

خیال فکر و عقل و روح را مان

به صحرای درون تنها برون راند

قدم بر باب هفتم آسمان زد

وز آنجا شد، علم بر لامکان زد

براق و جبرئیل آنجا بماندند

به خلوت خواجه را تنها بخواندند

چو تیر غمزه در یک طرقوا گویان ملایک

رسید از خوابگه تا قاب قوسین

ز حضرت خلعت لولاک پوشید

رحیق جام اعطیناک نوشید

ملایک پرده‌ها را بر گرفته

نبی را صحبتی خوش درگرفته

ز دیوان الهش هشت جنت

ببخشیدند و کرد از آنجا باز گردید

به یاران از ماتع آن جهانی

کلید جنت آورد ارمغانی

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

ای در هوای معرفت قدرتت چو باز

سیمرغ چشم بازو خرد چشم دوخته

در شهپر جلال تو ارباب بال را

پرهای فکر ریخته و بال سوخته

گردون به طوق شوق تو گردن افراخته

آتش به داغ طوع تو خود را فروخته

لطفت به یکدم و هم قهرت به یک نفس

باغ بهشت و آتش دوزخ افروخته

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

ای در هوای معرفت قدرتت چو باز

سیمرغ چشم بازو خرد چشم دوخته

در شهپر جلال تو ارباب بال را

پرهای فکر ریخته و بال سوخته

گردون به طوق شوق تو گردن افراخته

آتش به داغ طوع تو خود را فروخته

لطفت به یکدم و هم قهرت به یک نفس

باغ بهشت و آتش دوزخ افروخته

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

 

ز رحمت انبیا را آفریده

وز ایشان مصطفی را برگزیده

امام سیصد و شصت و شش اخبار

سپهر هر دو شش ماه ده و چار

شهشنشاه سریر ملک لولاک

سوار عرصه میدان افلاک

محمد عالم علم یقین است

محمد رحمه للعالمین است

به معنی قره العین دو عالم

به صورت پشت و روی نسل آدم

ز فتح مقدمش در طاق کسری

بسی کسر آمده وانگه چو کسری

همان دم آتش کفر از جهان جست

زمین از موج سیلاب بلا رست

به دارالملک سلمان آن فرو مرد

زمین شهر ما این را فرو برد

گهی جبریل باشد میر بارش

زمانی عنکبوتی پرده دارش

شد از شوق بنانش لاغر و زرد

قلم کو چون قمر شق قصب کرد

بنانش تیف بر گردون کشیده

به ایمانی صف مه بر دریده

کسی کو داشت در تن گوهر بد

چو تیغ انصاف او بر گردنش زد

کس او کی تواند کرد تقبیح؟

که آرد سنگ خارا را به تسبیح

کجا برد براق او منازل

خر عیسی فتد با بار در گل

اگر گوید کسی کاندر رهی خر

رود با مرکب تازی زهی خر!

کلیم آنجا که معجز را بیان کرد

دو و دو چشمه از سنگی روان کرد

کجا احمد زند بر آب رنگی

کلیم آنجا بود بی‌آب و سنگی

کجا ساییده چترش سر بر افلاک

به جای سایه مهر افتاده بر خاک

گهی سر در گلیم فقر برده

گهی این اطلس خضرا سپرده

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 12:25 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 97

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4329312
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث