به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

پرده شب بود ایام شبابی که مراست

رگ سنگ است ز غفلت رگ خوابی که مراست

دارد از کوی خرابات مرا مستغنی

از دل و دیده شرابی و کبابی که مراست

نیست در جستن درمان دل کم حوصله را

در طلبکاری درد تو شتابی که مراست

با لب خشک کند شکر تراوش از من

پرده آب حیات است سرابی که مراست

چون نبندم کمر خصمی این هستی پوچ؟

گره خاطر بحرست حبابی که مراست

برده است از دل من وحشت تنهایی را

با خیال تو سؤالی و جوابی که مراست

نیست زان طرف بناگوش، در گوش ترا

از تماشای رخت چشم پر آبی که مراست

هر که افتاد، ز افتادگی ایمن گردد

چه کند سیل به دیوار خرابی که مراست؟

نیست با دیده بیدار تن آسانان را

با شکرخواب فراغت شکرابی که مراست

خضر را می کند از چشمه حیوان دلسرد

از دم تیغ شهادت دم آبی که مراست

می کند زود حساب من و هستی را پاک

همچو صبح این نفس پا به رکابی که مراست

نکند آتش خونگرم اگر دلسوزی

کیست تا خشک کند اشک کبابی که مراست؟

عشرت نسیه روشن گهران نقد من است

در رگ تاک زند جوش، شرابی که مراست

روزی مرغ چمن از گل شبنم زده نیست

زان عذار عرق آلود گلابی که مراست

چه ضرورست بر اوراق جهان گردیدن؟

در نظر از دل صد پاره کتابی که مراست

از شمار نفس خویش نگردم غافل

هر نفس نقد بود روز حسابی که مراست

نیست ممکن که نشوید ز دلم گرد ملال

صائب از طبع روان این لب آبی که مراست

ادامه مطلب
جمعه 21 خرداد 1395  - 3:49 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4474837
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث