به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

حیف کز آیینه رویان پاکدامانی نماند

چشم شرم آلود و روی گوهرافشانی نماند

سوخت چشم خیره خورشید هر شبنم که بود

حسن را در پرده عصمت نگهبانی نماند

تازه رویان گلستان غنچه پیشانی نشدند

در بساط لاله و گل روی خندانی نماند

سینه روشندلان در گرد کلفت شد نهان

طوطی ما را برای حرف میدانی نماند

کرد ازبس سرمه سایی نغمه زاغ و زغن

عندلیب خوش نوایی در گلستانی نماند

پاک شد از آه خون آلود لوح سینه ها

در سفال خشک مغز خاک، ریحانی نماند

کوه درد ما بساط آفرینش را گرفت

از برای دل تهی کردن بیابانی نماند

صبح دارد فیض خود را از سحر خیزان دریغ

قطره ای شیر کرم در هیچ پستانی نماند

در بساط آسمان از چشم شور روزگار

از رگ ابر بهاران مد احسانی نماند

سینه مجنون ما شد خارزار آرزو

در میان نی سواران برق جولانی نماند

دست ما و دامن شبها، که در روی زمین

از برای دادخواهی طرف دامانی نماند

مژده باد سحر با گل نمی دانم چه بود

اینقدر دانم درستی در گریبانی نماند

جز حواس ما که هر ساعت به جایی می رود

چهره آفاق را زلف پریشانی نماند

بس که خشکی دیدم از بخت سیاه خویشتن

صائب از ابر سیه امید بارانی نماند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:29 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4416710
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث