به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

در سر پرشور ما تا رنگ سودا ریختند

لاله ها پیمانه خود را به صحرا ریختند

من کشیدم بی تأمل باده منصور را

ورنه صدبار این می از ساغر به مینا ریختند

شعله شوق مرا شد بال پرواز دگر

هر خس و خاری که در راه تماشا ریختند

ظرف داغ آتشین عشق، گردون را نبود

عاقبت این طشت آتش بر سر ما ریختند

هر که از نخل تمنا روزه مریم گرفت

نقل انجم در گریبانش چو عیسی ریختند

کوری چشم حسودان بینش ما شد زیاد

همچو آتش خار اگر در دیده ما ریختند

از دورنگیها که پنهان داشت دوران در لباس

جرعه ای در دامن گلهای رعنا ریختند

ریخت آخر غمزه یوسف به تیغ انتقام

مصریان خونی که در جام زلیخا ریختند

بر سر هر خار و خس چون موج می لرزد دلش

هر که را چون بحر، گوهر در ته پا ریختند

همت ما بود عالی، ورنه در روز ازل

حاصل کونین را در دامن ما ریختند

صائب آن روزی که رنگ نوبهاران خام بود

در قدح چون لاله ما را درد سودا ریختند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:35 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4421294
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث