به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

دل ما کی تهی از درد به افغان گردد؟

این نه ابری است که از باد پریشان گردد

روی یوسف کند آن روز جهان را روشن

که برافروخته از سیلی اخوان گردد

صبر کن بر نفس گرم خود ای تشنه جگر

که چو دل آب شود چشمه حیوان گردد

یاد رخسار لطیف تو عجب اکسیری است

که غبار دل ازو سنبل و ریحان گردد

چون فلاخن که سبکسیر شد از سنگ، ترا

خواب سنگین مدد شوخی مژگان گردد

نشود زخم زبان گر مروان را مانع

برق را توشه ره، خار مغیلان گردد

سنبلستان شده از خواب پریشان عالم

تا که بیدار ازین خواب پریشان گردد؟

دیده ای را که چو آیینه پریشان نظرست

هیچ تدبیر چنان نیست که حیران گردد

می درد پرده خود بیشتر از پرده او

هرکه باکم ز خودی دست و گریبان گردد

نیست ممکن که زند تنگی ازو خیمه برون

دیده مور اگر ملک سلیمان گردد

می تواند مژه پیچید عنان اشک مرا

بحر اگر عاجز سر پنجه مرجان گردد

غم منصور که دارد، غرض عشق این است

که سر دار ز منصور به سامان گردد

بوسه آن روز توانی به لب ساحل زد

که خس و خار تو بازیچه طوفان گردد

حکمت این بود درین سیر و سفر صائب را

که به جان تشنه دیدار صفاهان گردد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 3:36 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4374676
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث