به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

پیر بر زندگی افزون ز جوان می لرزد

برگ بر خویش در ایام خزان می لرزد

نیست تاب نفس سرد دل روشن را

شمع در وقت سحرگاه ازان می لرزد

دل ز آسودگی جسم نیاید به قرار

شد زمین ساکن و این خانه همان می لرزد

از جلای دل خود هر که به تن پردازد

ساده لوحی است که بر آینه دان می لرزد

می شود از در نابسته پریشان، خاطر

دل آسوده ز چشم نگران می لرزد

مهد آرام پریشان سخنان خاموشی است

بیشتر بر سر گفتار زبان می لرزد

وطن از یاد به خونگرمی غربت نرود

آب در لعل گران قیمت ازان می لرزد

دل به جان لرزد ازان قامت چون تیر خدنگ

آنچنان کز قدر انداز نشان می لرزد

در ته آب بقا پاس نفس می دارد

زیر شمشیر تو هرکس که به جان می لرزد

به زر قلب اگر یوسف خود بفروشم

دلم از غبن خریدار همان می لرزد

گر چه فرسوده شد از خوردن نان دندانش

کوته آندیش همان در غم نان می لرزد

آنچنان کز نفس سرد خزان لرزد برگ

صائب از گرمی احباب چنان می لرزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:21 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4369649
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث