به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند

همه گلهای چمن در پس دیوار شدند

ای بسا خیره نگاهان که به یک چشم زدن

چون شرر محو در آن شعله دیدار شدند

پرده بردار که از شوق تماشای رخت

در و دیوار جهان آینه رخسار شدند

این چه قدست که تا سایه به گلزار افکند

سروها در بغل رخنه دیوار شدند

تا لوای خط مشکین ترا وا کردند

سرکشان چون علم زلف نگونسار شدند

هیچ کس نیست که داند به چه کار آمده است

بس که مردم ز تماشای تو از کار شدند

کار موقوف به وقت است که اشجار چمن

به نسیمی همه از برگ سبکبار شدند

مرگ را تلخ کند عمر چو شیرین گذرد

جای شکر است که افلاک ستمکار شدند

یارب ای عشق گرانمایه چه اکسیری تو

که همه بیجگران از تو جگردار شدند

مهر زن بر لب دعوی که بسا چون منصور

از تهی مغزی خود تاج سردار شدند

رشته عمر به مقراض دو لب قطع شود

بیشتر خلق جهان در سر گفتار شدند

صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت

عید بگذشت و همه خلق پی کار شدند

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:55 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4360571
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث