به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

فلک ز لنگر من باوقار می گردد

زمین ز سایه من بیقرار می گردد

جنون ز سنگ ملامت نمی کند پروا

چو کبک مست درین کوهسار می گردد

سر کلافه اگر گم نکرده چرخ، چرا

به گرد خاک چنین بیقرار می گردد؟

ز چارپای عناصر پیاده هرکس شد

به دوش چرخ چو عیسی سوار می گردد

ز غرق امن بود کشتی سبکباران

به خار و خس کف دریا کنار می گردد

به آفتاب جمال تو چشم هرکه فتاد

چو سایه گرد تو بی اختیار می گردد

ز دوری تو به من برخورد اگر سیماب

ز بیقراری خود شرمسار می گردد

چنین که چشم تو مست است از شراب غرور

کجا ز سیلی خط هوشیار می گردد؟

چرا خط از لب میگون او نگردد سبز؟

ز باده راز نهان آشکار می گردد

مده عنان سخن را ز دست چون منصور

که چون بلند شود حرف، دار می گردد

مکش سر از خط فرمان تیغ همچو قلم

که دل دو نیم چو شد ذوالفقار می گردد

چو خضر تن به حیات ابد مده زنهار

که آب، سبز درین جویبار می گردد

به هرکه عشق سر زنده ای کرامت کرد

چو شمع در دل شب اشکبار می گردد

اگر ز نعمت الوان به خون شوی قانع

ترا چو نامه نفس مشکبار می گردد

فغان که آدمی از پیش پای خود، آگاه

به روشنایی شمع مزار می گردد

ز خواب قطع نظر کن که وصل گل صائب

نصیب شبنم شب زنده دار می گردد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 6:41 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4360299
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث