به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ز درد چهره محال است مرد زرد کند

چه لایق است که اظهار درد مردکند

ز درد نیست اگر زیر تیغ آه کشم

که هر کجا که فشانند آب گرد کند

علاج خصم زبردست نیست جزتسلیم

به آسمان چه ضرورست کس نبرد کند

شود ز رفتن روشندلان جهان غمگین

که زرد روی زمین آفتاب زرد کند

توان به خون جگر سرخ داشت تا رخسار

کسی چرا ز طمع روی خویش زرد کند

ز حرف سخت شدن رنجه فرع هشیاری است

ترا که نیست شعوری سخن چه درد کند

چنین که ریشه دوانده است در تو بیدردی

عجب عجب که ترا عشق اهل درد کند

کند چو صبح کسی آفتاب را تسخیر

که زندگانی خودصرف آه سرد کند

شود به رنگ طلا ناقصی تمام عیار

که رخ ز سیلی استاد لاجورد کند

مپرس حال من ای سنگدل که هیهات است

که عرض حال به بیدرد اهل درد کند

طمع ز اختر دولت مدار یکرنگی

که هر چه سبز کند آفتاب زرد کند

نسیم فتح چو پروانه گرد آن گردد

که پای همچو علم سخت درنبرد کند

نفس شمرده زند هرکه چون سحر صائب

کلام روشن خودرا جهان نورد کند

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 8:06 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4322120
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث