به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

بر آن عذار نه زلف مشوش افتاده

که موج بر رخ صهبای بی غش افتاده

ترا به چشم محال است میکشان نخورند

چنین که باده حسن تو بی غش افتاده

قلم ز نامه شوقم به خویش می لرزد

که نی سوار به صحرای آتش افتاده

ز شانه ای که به زلفت کشیده است نسیم

هزار رشته جان در کشاکش افتاده

به دست باده گلگون عنان مده زنهار

که نوسواری و این اسب سرکش افتاده

غلط به خامه مو می کنند بی خبران

ز فکر بس که دماغم مشوش افتاده

چگونه محو نگردی ز ساده لوحی ها؟

تو طفل و خانه دنیا منقش افتاده

دل از نظاره آن لب چگونه سیر شود؟

سفال تشنه به صهبای بی غش افتاده

ز دانه دل من دود تلخ می خیزد

به خرمن که دگر باز آتش افتاده؟

عجب که ناله عاشق شود عنانگیرت

چنین که توسن ناز تو سرکش افتاده

ز سنگ می گذرد صاف تیر مژگانش

کمان ابروی او بس که پرکش افتاده

حضور دل ز غم و درد عشق می داند

سمندری که به دریای آتش افتاده

به حال سوختگان رحم می کند صائب

نگاه هر که بر آن روی مهوش افتاده

ادامه مطلب
شنبه 5 تیر 1395  - 2:21 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4665583
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث