دل سودایی من یار را اغیار می داند
سر زانوی وحدت را سر بازار می داند
ز روشن گوهران عیب نمایان است غمازی
وگرنه سینه ام آیینه را ستار می داند
کند شاخ بلند از کودکان گل را سپرداری
سر سودایی منصور قدر دار می داند
دل سودایی من یار را اغیار می داند
سر زانوی وحدت را سر بازار می داند
ز روشن گوهران عیب نمایان است غمازی
وگرنه سینه ام آیینه را ستار می داند
کند شاخ بلند از کودکان گل را سپرداری
سر سودایی منصور قدر دار می داند