به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

غزل شمارهٔ ۱۰۳

 

انوری

انوری » دیوان اشعار » غزلیات

 

بی‌عشق توام به سر نخواهد شد

با خوی تو خوی در نخواهد شد

آوخ که به جز خبر نماند از من

وز حال منت خبر نخواهد شد

گفتم که به صبر به شود کارم

خود می‌نشود مگر نخواهد شد

گیرم که ز بد بتر شود گو شو

دانم ز بتر بتر نخواهد شد

ور عمر به کام من نشد کاری

دیرم نشدست اگر نخواهد شد

با عشق درآمدم به دلتنگی

کاخر دل او دگر نخواهد شد

هجرانت به طعنه گفت جان می‌کن

وز دور همی نگر نخواهد شد

جز وصل توام نمی‌شود در سر

زین کار چنین به سر نخواهد شد

خون شد دلم از غمت چه می‌گویم

خون شد دل و بس جگر نخواهد شد

تا کی سپری بر انوری آخر

در خاک لگد سپر نخواهد شد

ادامه مطلب
دوشنبه 4 مرداد 1395  - 1:26 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4602854
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث