به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

غزل شمارهٔ ۱۲۱

 

انوری

انوری » دیوان اشعار » غزلیات

 

آن شوخ دیده دیده چو بر هم نمی‌زند

دل صبر پیشه کرد و کنون دم نمی‌زند

زو صد هزار زخم جفا دارم و هنوز

چون دست یافت زخم یکی کم نمی‌زند

گه گه به طعنه طال بقایی زدی مرا

واکنون چو راه دل بزد آنهم نمی‌زند

کی دست دل کنون در شادی زند ز عشق

الا به دست او در یک غم نمی‌زند

یارب چه فتح باب بلایی است آن کزو

یک ابر دیده نیست کزو نم نمی‌زند

چشمش کدام زاویه غارت نمی‌کند

زلفش کدام قاعده بر هم نمی‌زند

القصه در ولایت خوبی به کام دل

زد نوبتی که خسرو عالم نمی‌زند

ادامه مطلب
دوشنبه 4 مرداد 1395  - 1:31 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4602906
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث