به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

غزل شمارهٔ ۲۱۳

 

انوری

انوری » دیوان اشعار » غزلیات

 

پای بر جای نیست همنفسم

چه کنم اوست دستگیر و کسم

در پی گرد کاروان غمش

از رسیلان نالهٔ جرسم

بر سر کوی او شبی گذرم

که حمایت کند سگ و عسسم

محرم پستهٔ لبت نشدم

تا نگفتم طفیلی و مگسم

گفتمش دل وصال می‌طلبد

راستی من هم اندرین هوسم

گفت با دل بگو که حالی نیست

ماحضر جز به هجر دست رسم

دل مرا گفت هم به از هیچت

رایگان هجر یافتم نه بسم

گویدم انوری در این پیوند

پای در پیش و پای بازپسم

گویم اینک از اینت می‌گویم

پای بر جای نیست همنفسم

ادامه مطلب
دوشنبه 4 مرداد 1395  - 2:45 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4602844
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث