به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

غزل شمارهٔ ۲۷۶

 

انوری

انوری » دیوان اشعار » غزلیات

 

ای دوست به کام دشمنم کردی

بردی دل و زان پسم جگر خوردی

چون دست ز عشق بر سر آوردم

از دست شدی و سر برآوردی

آن دوستیی چنان بدان گرمی

ای دوست چنین شود بدین سردی

گفتم که چو روزگار برگردد

تو نیز چو روزگار برگردی

گفتی نکنم چنین معاذالله

دیدی که به عاقبت چنان کردی

در خورد تو نیست انوری آری

لیکن به ضرورتش تو در خوردی

ادامه مطلب
دوشنبه 4 مرداد 1395  - 3:24 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4703879
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث