رباعیات انوری رباعی شمارهٔ ۱۷۲ زان پس که دل و دیده بر من سپرند با عشق یکی شوند و آبم ببرند صبرا به تو آیم غم کارم بخوری ای صبر نگویی که ترا با چه خورند ادامه مطلب مهدی گلشنی جمعه 29 مرداد 1395 - 12:59 PM نظرات (0)
زان پس که دل و دیده بر من سپرند با عشق یکی شوند و آبم ببرند صبرا به تو آیم غم کارم بخوری ای صبر نگویی که ترا با چه خورند