رباعیات انوری رباعی شمارهٔ ۳۶۳ رفتم چو نماند هیچ آبم بر تو در چشم تو خوارتر ز خاک در تو با این همه روز و شب بر آتش باشم زان بیم که باد بگذرد بر سر تو ادامه مطلب مهدی گلشنی شنبه 30 مرداد 1395 - 11:30 AM نظرات (0)
رفتم چو نماند هیچ آبم بر تو در چشم تو خوارتر ز خاک در تو با این همه روز و شب بر آتش باشم زان بیم که باد بگذرد بر سر تو