اشعار اوحدی مراغه ای -رباعی شمارهٔ ۵۴ خورشید که خاک ازو چو زر میگردد از شوق رخ تو دربدر میگردد یک جرعه میصاف تو در صافی ریخت شد مست و درین میان به سر میگردد ادامه مطلب مهدی گلشنی سه شنبه 17 اسفند 1395 - 12:14 PM نظرات (0)
خورشید که خاک ازو چو زر میگردد از شوق رخ تو دربدر میگردد یک جرعه میصاف تو در صافی ریخت شد مست و درین میان به سر میگردد