اشعار ابن حسام خوسفی-رباعی شمارهٔ ۴۳ بر عارض چون گل تو سنبل بدمید از عنبر تو غالیه بر ماه کشید غنچه سخنی ز پسته تنگ تو گفت باد سحر آمد و دهانش بدرید ادامه مطلب مهدی گلشنی جمعه 20 اسفند 1395 - 10:21 AM نظرات (0)
بر عارض چون گل تو سنبل بدمید از عنبر تو غالیه بر ماه کشید غنچه سخنی ز پسته تنگ تو گفت باد سحر آمد و دهانش بدرید