به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

شب فراق سیاه و مرا سیاه تر است

که شام تا سحرم زلف یار در نظر است

چگونه تیره نباشد رخم که شمع مراد

نمی فروزد ازین آتشی که در جگر است

مگو که چند شوی بی خبر ز مستی عشق

کسی که مستیش از عشق نیست بی خبر است

هر آن بلا که رسد از بدان رسد همه را

ز نیکوانست مرا هر بلا که گرد سر است

نفیر و ناله خلق از جفای خار بود

اگر ز بلبل پرسی جفای گل بتر است

به تشنگی بیابان عشق شد معلوم

که سایه شین سلامت نه مرد این سفر است

به پای بوس هوس بردنم فضول بود

همین بس است که بالینم آستان در است

مگو که گر بکشد عشق مات، عیب مگیر

چه جای عیب که خود عشق را همین هنر است

تو مست بودی و خسرو خراب تو سحری

گذشت عمر و هنوزم خمار آن سحر است

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:19 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4411851
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث