به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

مگر غنچه ز روی یار من شرمنده می آید؟

که با چندان نکورویی نقاب افگنده می آید

نگار من که دی گیسوکشان رفته ست در بستان

کنار لاله را اینک به مشک آگنده می آید

مبارک روی جانان دید خواهم عاقبت روزی

چه فال است اینکه، یارب، بر زبان بنده می آید

من امروز از طریق اشک خون آلود خود دیدم

که بنیاد دل پر خون من برکنده می آید

به عاقل عشق ندهد جان، ز مرده کس نریزد خون

همه پیکان خوبان بر درون زنده می آید

الا، ای ابر نوروزی، اگر عاشق نه ای بر کس

مکن بی موجبی گریه که گل را خنده می آید

نگویی آخر، ای بلبل، که گل با سیم تو بر تو

چرا در بزم سلطان با لباس ژنده می آید؟

خجسته آفتاب در شرف سلطان جلال الدین

کزو هر دم جهان را طالع فرخنده می آید

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 3:05 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4395426
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث