به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ای جفا آموخته، از غمزه بدخوی خویش

نیکویی ناموزی آخر از رخ نیکوی خویش

می روم در راه بیداد و جفا از خوی بد

بد نباشد گر دمی باز ایستی از خوی خویش

چون تنم از ناتوانی موی شد بی هیچ فرق

فرق کن گر می توانی از تنم تا موی خویش

چون به پهلوی خودم در رنج و بس ترسم که پیش

خویشتن را هم ببینم بعد ازین پهلوی خویش

روی من از اشک و رویت از صفا آیینه شد

روی خود در روی من بین، روی من در روی خویش

یک دم، ای آیینه جان، رو نما تا جا کنم

بر سر دست خودت یا بر سر زانوی خویش

چشم باشد زیر ابرو، ور تو باشی چشم من

از عزیزی شانمت بالاتر از ابروی خویش

از نزاری آن چنان گشتم که گر می بنگرم

می توانم دیدن از یک سوی دیگر سوی خویش

یک شبی دزدیده می خواهم که آیم سوی تو

که شفیع عفو باشی بر سگان کوی خویش

گر خیال قامتت اندر سر سرو اوفتد

سرنگون همچون خیال خود فتد و در جوی خویش

گوش هندو پاره باشد، ور منم هندوی تو

پاره کن گوش و مکن پاره دل هندوی خویش

هر زمان گویی که خسرو جادویی چون می کنی

این مپرس از من، بپرس از غمزه جادوی خویش

ادامه مطلب
شنبه 28 اسفند 1395  - 7:23 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4398225
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث