به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

آن چشم سخنگو نگر و آن لب خاموش

وان تلخی گفتار و شکر خنده خون نوش

رسوا شدم از حالت خود زان که همه جاست

رخساره به گفتار و من دلشده خاموش

پوشیده نماند آتش من در تن چون کاه

آن شعله برآمد که نهفتیم به خس پوش

من دانم و جانی که به تن کاش نه بودی

تا هجر چسان کرد سزای دل من دوش

تو خواه، دلا، خون شو و خواهی برو، ای جان

کان شوخ نخواهد شدن از سینه فراموش

ای دام فلک زلف تو، دل ها چه کنی صید؟

یوسف که عزیز است به قلب دو سه مفروش

عمرم شد و روزی به رخت سیر ندیدم

زیرا که تو می آیی و من می روم از هوش

انبوه گدایان جمال است به کویت

مپسند که محروم شوم کشته در آن جوش

آتش بودم بی تو به آگنده دوزخ

گر لاله کشم در بر و گر سرو در آغوش

گر لطف و کرم نیست، کم از ضربت تیغی

باری برهد این سر تنگ آمده از دوش

از ره زدن خسرو اگر منکری، ای شوخ

آن دزد سیه را چه نشانی به بناگوش!

ادامه مطلب
شنبه 28 اسفند 1395  - 7:33 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4359526
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث