به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

دل من دست بازی می کند هر لحظه با مویش

معاذالله که گر ناگه ببیند چشم بد خویش

گهی کز در برون آید به عیاری و رعنایی

زهی تاراج جان و دل به هر سو کاوفتد هویش

گرفته آتش اندر جان و می سوزد همه مستی

من از خود بی خبر، مشغول در نظاره رویش

به نرمی شانه کن در مویش، ای مشاطه کز دردش

رگ جان بگسلد ما را، مبادا بگسلد مویش

گذشته ست آن که مستم کردی از بویش، صبا، اکنون

خرابم هم به بوی خود که از من می زند بویش

رخی بر خاک می سایم کیم من تا قبول افتد

نماز ناروای من به محراب دو ابرویش

ازان ابروی کژ کو با کمان هندوان ماند

نزد جز تیر زهر آلود بر جان چشم هندویش

چه عیش است اینکه من این جا و جان من بر رعنا

دوان سرگشته همچون گرد بادی بر سر کویش

دل گم کرده می جستم میان خاک کوی او

به خنده گفت چون خسرو نخواهی یافت، می جویش

ادامه مطلب
شنبه 28 اسفند 1395  - 7:33 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4359146
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث