به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

از خانه دشمن خاست دل، فریاد کردن چون توان؟

بی صبرم از بی خان و مان، بر باد کردن چون توان؟

ای دوست، چندین غم مخور بهر خرابی دلم

تا دولت خوبان بود، آباد کردن چون توان؟

هر چند کوشیدم به جان دل بازماندن از بتان

شاگرد ما زد دوست را، استاد کردن چون توان؟

گفتم «دلم آزاد کن » گفتا «به بازی بستدم »

زینسان گران داده بها، آزاد کردن چون توان؟

غمزه زنان آن شوخ و من خاموش و حیران در رهش

سلطان چو خود خنجر کشد، فریاد کردن چون توان؟

گفتی که از جان یاد کن، از من چه حیران مانده ای؟

آنجا که حاضر تو شوی، در یاد کردن چون توان؟

هجران کشیده تیغ کین، تو، سست پیمان، دل دهی

بر اعتماد چون تویی، دل شاد کردن چون توان؟

من خودکشم جورت، ولی تو خود بگویی بی وفا

چندین به روی دوستان بیدار کردن چون توان؟

خسرو ز دل غرقه به خون یاران به تیمار منش

در روز طوفان خانه را بنیاد کردن چون توان؟

ادامه مطلب
دوشنبه 30 اسفند 1395  - 6:32 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4332399
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث