مختارنامه عطار-باب هفدهم شمارهٔ ۹ تا کی زنی ای دل خسته جوش در پردهٔ خود نشین و خونی مفروش بگشای نظر ببین که یک یک ذرّه خون میگریند جمله بنشسته خموش ادامه مطلب مهدی گلشنی یک شنبه 27 فروردین 1396 - 4:35 PM نظرات (0)
تا کی زنی ای دل خسته جوش در پردهٔ خود نشین و خونی مفروش بگشای نظر ببین که یک یک ذرّه خون میگریند جمله بنشسته خموش