مختارنامه عطار-باب بیست و سوم شمارهٔ ۲۹ جانا چو به نیستی فتادم برهم در پیش درش چو جان بدادم برهم گر نیست شدن در ره تو چیزی نیست آخر ز تقاضای نهادم بر هم ادامه مطلب مهدی گلشنی سه شنبه 29 فروردین 1396 - 5:02 PM نظرات (0)
جانا چو به نیستی فتادم برهم در پیش درش چو جان بدادم برهم گر نیست شدن در ره تو چیزی نیست آخر ز تقاضای نهادم بر هم