به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

فاطمه خاتون جنت ناگهی

پیش سید رفت در خلوتگهی

گفت کرد از آس دستم آبله

یک کنیزک از تو میخواهم صله

تا مرا از آس رنجی کم رسد

تا کیم از آس چندین غم رسد

آس گردونم چو یک ارزن بود

آس کردن خود چه کار من بود

وی عجب در پیش حیدر روزگار

بود آن ساعت غنیمت بیشمار

دست بگشاد و ببخشید آن همه

هیچ نگذاشت از برای فاطمه

یک دعاش آموخت زیبا و عزیز

گفت این بهتر ترازان جمله چیز

چون نماند از انبیا میراث باز

کار چندینی مکن برخود دراز

هان چگوئی ظلم بود این یا نبود

بود این شفقت همه دین یا نبود

آنکه او از فقر فخر آمد عزیز

کی گذارد هیچ کس را هیچ چیز

هست دنیا دشمن حق بی مجاز

دشمن حق کی گذارد دوست باز

گر سر دین داری ای بی پا و سر

راه دین این نیست زین ره در گذر

دین تو از بهر خلاص خویش دار

در دو عالم درد خاص خویش دار

بی شک این نادادن اینجا دین بود

در فدک صدیق را هم این بود

درد حق گر دامن جان گیردت

این تعصب کی گریبان گیردت

انس حضرت جانفزایت بس بود

تا که تو هستی خدایت بس بود

ادامه مطلب
جمعه 15 اردیبهشت 1396  - 1:05 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4510200
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث