به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

گفت دزدی را گرفت آن سر فراز

در میان جمع دستش کرد باز

دزد نه دم زد از آن نه آه کرد

برگرفت آن دست و عزم راه کرد

همچنان خاموش میبرید راه

تا رباطی بود رفت آنجایگاه

چون رسید آنجاخروشی درگرفت

ناله و فریاد و جوشی در گرفت

در فغان آمد بصد زاری زار

وز نفیر خویشتن شد بی قرار

سایلی گفتش تو با چندین خروش

زیر دار آخر چرا بودی خموش

گفت آنجا هیچ همدردم نبود

دست ببریده یکی مردم نبود

گر من آنجا سخت میجوشیدمی

یا بصد فریاد بخروشیدمی

گر بسی فریاد بودی آن همه

خلق را چون باد بودی آن همه

لیک اینجا یک بریده دست هست

کس چه داند او بداند درد دست

لاجرم گر پیش او نالم رواست

کو بداند نالهٔ من از کجاست

تا نیاید هیچ همدردی پدید

نالهٔ همدرد نتواند شنید

ذرهٔ این درد اگر برخیزدت

دل بصد درد دگر برخیزدت

گر شود این درد دامنگیر تو

بس بود این درد دایم پیر تو

ور نگیرد دامنت این درد زود

گفت و گوی این ندارد هیچ سود

ادامه مطلب
شنبه 16 اردیبهشت 1396  - 10:27 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4329332
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث