به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

لشکر محمود نیرو یافتند

در ظفر یک طفل هندو یافتند

طرفه شکلی داشت آن طفل سیاه

از ملاحت فتنهٔ او شد سپاه

آخرش بردند پیش شهریار

عاشق او گشت شاه نامدار

همچو آتش گرم شد در کار او

یک نفس نشکیفت از دیدار او

هر زمان شاخ نو از بختش نشاند

لاجرم با خویش بر تختش نشاند

درو جوهر ریخت در پیشش بسی

وعدهٔ خوش داد از خویشش بسی

طفل هندو در میان عز و ناز

کرد چون ابر بهاری گریه ساز

شاه گفتش از چه میگریی برم

گفت ازان گریم که گه گه مادرم

کردی از محمودم از صد گونه بیم

گفت بدهد او سزای تو مقیم

زان همی گریم که چندین گاه من

بودم ازمحمود بی آگاه من

مادرم کو تا براندازد نظر

پیش شه بیند مرا بر تخت زر

ای دریغا بیخبر بودم بسی

زنده بی محمود چون ماند کسی

ادامه مطلب
شنبه 16 اردیبهشت 1396  - 10:28 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4333901
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث