به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

دل سحرگاهی به‌گلشن یاد آن رخسار کرد

اشک آن شبنم برگ ‌گل را رخت آتشکار کرد

ناز غفلت می‌کشیم از التفات آن نگاه

خواب ما را سایهٔ مژگان او بیدار کرد

قید آگاهی چه مقدار از حقیقت غافلست

گرد خود گردیدنم خجلت‌ کش زنار کرد

آه ز آن بی‌پرد رخساری‌که شرم جلوه‌ان

چشم ما پوشیده یعنی وعده دیدار کرد

عالم بی‌دستگاهی‌ ناله سامان بوده است

هر که از پرواز ماند آرایش منقار کرد

یکجهان پست و بلند ‌آفت ‌کمین جهد بود

چین دامان هوس را کوتهی هموار کرد

دعوی هستی عدم را انفعال ست

اینکه من یاد توکردم فطرت استغفارکرد

رنج دنیا،فکر عقبا، داغ حرمان‌، درد دل

یک نفس هستی به دوشم عالمی را بار کرد

نیست‌ غم بر شمع‌ ما گر یک دو لب خندید صبح

گریهٔ ما نیز با ما این ادا بسیار کرد

از سر ما بینوایان سایه تا دارد دپغ

خانهٔ خورشید را هم چرخ بی ‌دیوار کرد

بی‌تکلف بود هستی لیک فکر بد معاش

جامهٔ عریانی ما را گریبان دارکرد

دردسر کم بود تا تدبیر صندل محو بود

صنعت بالین و بستر خلق را بیمارکرد

آبیار مزرع اخلاق اگر باشد وفاق

جای گندم آدمیت می‌توان انبارکرد

سرکشید امروز بیدل از بنای اعتبار

آنقدر پستی ‌که نتوان از دنائت عار کرد

ادامه مطلب
سه شنبه 26 اردیبهشت 1396  - 1:37 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4420690
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث