به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کار دنیا بس که مهمل‌ گشت عقبا ریختند

فرصت امروز خون شد رنگ فردا ریختند

بوی یوسف از فسردن پیرهن آمد به عرض

شد پری بی‌ بال و پر چندان‌ که مینا ریختند

سینه‌چاکان را دماغ سخت‌جانی‌ها نبود

از شکست رنگ همچون ‌گل سراپا ریختند

ترک خودداریست عرض مشرب دیوانگی

رفت ‌گرد ما ز خود جایی‌ که صحرا ریختند

در غبار عشق دارد حسن دام سرکشی

طرح آن زلف از شکست خاطر ما ریختند

هیچکس از گریهٔ من در جهان هشیار نیست

بیخودی فرش است هرجا رنگ صهبا ریختند

بی‌دماغی محفل‌‌آرای جنون شوق بود

سوخت‌ حسرت ها نفس تا شمع سودا ریختند

رنگ تحقیقی نبستم زان‌ حنای نقش پا

این قدر دانم ‌که خونم را همین جا ریختند

ریزش ابر کرم در خورد استعداد ماست

کشت بسمل تا شود سیراب ‌، خون ها ریختند

عاقبت بویی نبردیم از سراغ عافیت

ساحل ‌گم گشتهٔ ما را به دریا ریختند

تا نفس باقیست همچون شمع باید سوختن

کز فسون هستی آتش بر سر ما ریختند

اشک ما بیدل ز درد نارسایی خاک شد

ریشه‌ای پیدا نکرد این تخم هر جا ریختند

ادامه مطلب
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1396  - 11:53 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4372827
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث