به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

چو تمثالی ‌که بی‌آیینه معدوم است بنیادش

فراموش خودم چندان که گویی رفتم از یادش

نفس هر چند گرد ناله بر دل بار می‌گردد

جهان تنگ است بر صیدی ‌که دامت ‌گیرد آزادش

گرفتار شکست دل ندارد تاب نالیدن

ز موی چینی افکنده است طرح دام صیادش

سفیدیهای مو کرد آگهم از عمر بیحاصل

ز جوی شیر واشد لغزش رفتار فرهادش

ثبات رنگ امکان صورت امکان نمی‌بندد

فلک آخر ز روز و شب دو مو شد کلک بهزادش

جهان با این پرافشانی ندارد بوی آزادی

برون آشیان در بیضه پرورده‌ست فولادش

سخن بی‌پرده‌ کم‌ گو از زبان خلق ایمن زی

چراغ زیر دامن نیست چندان زحمت بادش

به تصویر سحر ماند غبار ناتوان من

که نتواند نفس گردن ‌کشید از جیب ایجادش

گذشتن از خط ساغر به مخموران ستم دارد

مگردان گرد سر صیدی که باید کرد آزادش

حیا از سرنوشتم نقطهٔ بی‌نم نمی‌خواهد

عرق تاکی نمایم خشک‌، تر دست است استادش

دل از هستی تهی ناگشته در تحقیق شک ‌دارد

مگر این نقطه ‌گردد صفر تا روشن شود صادش

چه شور افکند شیرین در دماغ‌ کوهکن یارب

که خاک بیستون شد سرمه و ننشست فریادش

نه هجران دانم و نی وصل بیدل اینقدر دانم

که الفت عالمی را داغ‌ کرد آتش به بنیادش

ادامه مطلب
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1396  - 6:12 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4368721
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث