به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

متاع هستیی دارم مپرس از بود و نابودش

به صد آتش قیامت می‌کنی ‌گر واکشی دودش

به فهم مدعای حسرت دل سخت حیرانم

نمی‌دانم چه می‌گوید زبان عجز فرسودش

شبستان سیه‌بختی ندارد حاجت شمعی

بس است از رنگ من آرایش فرش زر اندودش

به تقلید سرشکم‌، ابر شوخی می‌کند اما

ز بس‌ کم مایگی آخر فشاری می‌دهد جودش

سلامت آرزو داری برو ترک سلامت‌ کن

به ساحل موج این دریا شکستن می‌برد زودش

نپنداری ز جام قرب زاهد نشئه‌ای دارد

دلیل دوری است اینها که در یاد است معبودش

خیال اندود هستی نقش موهومی‌ که من دارم

به صد آیینه نتوان کرد یک تمثال مشهودش

به زلفت شانه دستی می‌زند اما نمی‌داند

کز افشاندن نگردد پاک دامان دل آلودش

درین محفل رموز هیچکس پنهان نمی‌ماند

سیاهی خوردن هر شمع روشن می‌کند دودش

به هر بیحاصلی بیدل زیانکاران الفت را

بضاعت دست افسوسست گر بر هم توان سو‌دش

ادامه مطلب
پنج شنبه 28 اردیبهشت 1396  - 6:12 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4371079
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث